من هادی احمدی هستم؛ نویسنده، شاعر و مدرس ITIL.
بهشدت وسواس دارم روی سبک منحصر نوشتن، معنا و پیام!
اینجایی که هستید وبسایت من است؛ وبسایت شاعری بنام سروش که بهمنظور به اشتراکگذاری آثار، ایدهها، مقالات، دانستنیها و تجربیاتم ایجاد شده. هر صفحهاش، داستانی منحصر به فرد دارد و نگاهی عمیق و چند بعدی را داراست که بیپروا نوشتمش؛ از مطالب آموزندهی تخصصی در حوزهی فناوری اطلاعات و ITIL گرفته تا روزنویسهای دغدغهوار، صفحاتی از کتابهایم، اشعار و…
اینجا مکانی است برای کشف، یادگیری و آگاهی؛ شما را از دانستیهایم بینصیب نمیگذارم پس مرا از نظراتتان بینصیب نگذارید. حرفهای تازهای دارم که بسیاری از آنها را نوشتهام و خواهم نوشت. حرفهای مگو، حرفهای بیپروا، تابوهای شکستنی!
بیصبرانه منتظرم تا ببینم این نوشتهها چه کمکی به شما کرده؟
پاکستان و هند پس از آتشبس هر دو اعلام پیروزی کردند؛ اینکه حق با کدام بوده؟ چندان مهم نیست؛ بهرحال به تنشی منتهی شد که هر صلحی پس از آن به پیروزی طرفین تعبیر شده، حتی اگر هر دو آسیب دیده باشند.
درست شبیه ایران و عراق، اسراییل و حماس و...
همیشه اینگونه است؛ در مناظرات بین افراد نیز هرکسی رویهی خود را مطرح میکند و میپندارد که در بگومگو و کشمکش لفظی، پیروز شده ولو اینکه اندکی به همدیگر...
خانم دکتر گرانقدری از کنترل نیاز جنسی دختران مجرد نوشته...
اینکه آنان چیزهای محرک نبینند، به علاقمندیهای دیگری بچسبند تا از وادی هوس دور شوند و چند چیز دیگر... نه بقصد سرکوب که بقصد مدیریت سالم.
این "مدیریت سالم" همان نام دیگر سرکوب است!
بنظرم شاید حیا، اجازه نداد راحتتر بنویسد.
بااینکه نوشته: اجابت این نیاز غریزی، گناه نیست اما چیزی ننوشته که آن دختر مظلوم با فوران هورمونهای جنسی و بلوغش چطور تا کند؟ چطور دقیقاً و دقیقاً همین نیاز خاص...
"یه پست توی اینستاگرام منتشر شده که یه آقایی میگه:
بسم الله الرحمن الرحیم... اینجانب محمدحسین اللهکرم، ساکن حمیدیه. اینجا توی ميدان توحید اعلام میکنم که بعنوان یه شیعهی امام حسینی نمیذارم خلیج فارس بشه خلیج عربی!"
×××
کسی که زبان، مذهب، دین، شهر، میدان و خیابانش عربی شده و خم به ابرو نیاورده و آخ نگفته، اما نگران حرف یامفتی است که ترامپ بطور تشریفاتی برای دل اعراب یا شاید با هماهنگی آخوندها برای شکل دادن به جو مذاکرات زده...
و هزاران مطلب منحصر و یکتا را از این شیدای نوشتن بخوانید….