من هادی احمدی هستم؛ نویسنده، شاعر و مدرس ITIL.
بهشدت وسواس دارم روی سبک منحصر نوشتن، معنا و پیام!
اینجایی که هستید وبسایت من است؛ وبسایت شاعری بنام سروش که بهمنظور به اشتراکگذاری آثار، ایدهها، مقالات، دانستنیها و تجربیاتم ایجاد شده. هر صفحهاش، داستانی منحصر به فرد دارد و نگاهی عمیق و چند بعدی را داراست که بیپروا نوشتمش؛ از مطالب آموزندهی تخصصی در حوزهی فناوری اطلاعات و ITIL گرفته تا روزنویسهای دغدغهوار، صفحاتی از کتابهایم، اشعار و…
اینجا مکانی است برای کشف، یادگیری و آگاهی؛ شما را از دانستیهایم بینصیب نمیگذارم پس مرا از نظراتتان بینصیب نگذارید. حرفهای تازهای دارم که بسیاری از آنها را نوشتهام و خواهم نوشت. حرفهای مگو، حرفهای بیپروا، تابوهای شکستنی!
بیصبرانه منتظرم تا ببینم این نوشتهها چه کمکی به شما کرده؟
خوشبحال شما وکلا!
ابتدا کل یا بخشی از دستمزدتان را میگیرید و بعد میروید سراغ پرونده؛ هیچ تضمینی هم بابت به نتیجه رسیدن پرونده نمیدهید.
شما شبیه طلافروشان چه بفروشید چه بخرید در هر شرایطی و در هر زمانی، سود میکنید.
ولی ما بچههای فناوری اطلاعات نه!
×××
ما باید اول محصول یا خدمت را ارایه کنیم؛ تازه باید یک ضمانتنامهي بانکی یا چک هم بدهیم که این چیزی که میفروشیم مشکلی ندارد؛ درنهایت اگر کارفرما راست کرد و خوشش آمد و قدری...
طیب پسرخالهام تنها کسی بود که برق نمیگرفتش!
بیآنکه فیوز را پایین بزند، خیلی سریع غلاف سیم برق را با دندانش لُخت میکرد و رشتههای مسیاش را با انگشت میپیچاند.
باید میآموختم؛ باید میفهمیدم که چطور با سیم لختی که برق در آن جریان دارد، این کار را میکند و دچار برق گرفتگی نمیشود.
شاید چون اسمش هادی نبود!
او گفته بود به من که این سیم، فاز است و آن یکی نول.
پرسیدم، فاز خطرناک نیست؟ گفت:"نه ببین! من الان فاز رو...
هیتلر در کتاب نبرد من گفته: "پروپاگاندا باید ساده باشد و آنقدر تکرار شود که همه آن را باور کنند."
×××
این نشان میدهد پروپاگاندا همواره وجود داشت اما ساده و عامیانه گفته نمیشد و باورپذیری کمی داشت. این همان نکتهی کلیدی بود که خمینی نیز درکش کرده بود. در مطلب پدرخوانده نوشتم چطور خمینی توانست با همین تکرار و سادگی، کاری کند که همه باورش کنند.
هیتلر علاقهی خاصی به این واژهی پروپاگاندا داشت. ریشهي این واژهی لاتینی از فعل "propagare"...
و هزاران مطلب منحصر و یکتا را از این شیدای نوشتن بخوانید….