من هادی احمدی هستم؛ نویسنده، شاعر و مدرس ITIL.
بهشدت وسواس دارم روی سبک منحصر نوشتن، معنا و پیام!
اینجایی که هستید وبسایت من است؛ وبسایت شاعری بنام سروش که بهمنظور به اشتراکگذاری آثار، ایدهها، مقالات، دانستنیها و تجربیاتم ایجاد شده. هر صفحهاش، داستانی منحصر به فرد دارد و نگاهی عمیق و چند بعدی را داراست که بیپروا نوشتمش؛ از مطالب آموزندهی تخصصی در حوزهی فناوری اطلاعات و ITIL گرفته تا روزنویسهای دغدغهوار، صفحاتی از کتابهایم، اشعار و…
اینجا مکانی است برای کشف، یادگیری و آگاهی؛ شما را از دانستیهایم بینصیب نمیگذارم پس مرا از نظراتتان بینصیب نگذارید. حرفهای تازهای دارم که بسیاری از آنها را نوشتهام و خواهم نوشت. حرفهای مگو، حرفهای بیپروا، تابوهای شکستنی!
بیصبرانه منتظرم تا ببینم این نوشتهها چه کمکی به شما کرده؟
رفته بودیم دزدی سیب؛ درست در انتهای یک غروب تابستانی که آسمان رو به تاریکی میرفت.
توی این دقایق باغبان حضور نداشت.
ازآنجایی که همواره به قدر نیاز میچیدیم بنابراین کیسه یا جعبهای برای میوه نمیبردیم.
تیشرت روی تن را تا جایی که میشد به پایین کِش میآوردیم سپس برعکسش میکردیم و چندین سیب درشت در آن میانداختیم.
این تیشرت شبیه کیسهی کانگورو عمل میکرد؛ با اینحال اگر خوب کش نمیآوردیش و برعکسش نمیکردی، مبدل به کیسه نمیشد.
مشغول چیدن شدم و باید...
"پوستکلفتی یعنی خالق محتوا باشی و با وجود بیمحلی مخاطبان، همچنان سرسخت بمانی." همینقدر ساده، همینقدر سخت.
این همان حکایت جا نزدن و جار نزدن هم هست.
×××
در داستان تولید محتوا، فارغ از تاخیر در نتیجه، انتقاد و نظرات منفی، رقابت بالا موضوع مهمی است.
لیستی را نشانم دادند از چندین اینفلوئنسر لینکدینی که معیار انتخابشان ظاهراً وجود هزاران فالوور بود. البته لفظ تاثیرگذار برای این قشر کمی نادرست است اما آنان فعالیت مستمر و خوبی دارند و البته شبکهسازی خوبتری.
فقط...
کلاً لبخند توی چهرهام جاری است، همیشه خوشرویام و لبخندروی؛ اما خندهرو نیستم.
یعنی همیشه دندانهای نیشم باز نیست؛ چاک دهانم گشوده نیست.
یک لبخند کشدار مارمولکی روی صورتم هست. بخاطر همین از چهرهی مارمولک و قورباغه خیلی خوشم میآید؛ آنچنان که حتی وقتی کشته شوند آن لبخند از چهرهشان حذف نمیشود.
با اینکه هنوز هم بطرز خدادادی دندانهایم سالم و مرتب و ردیفاند ولی بازهم ازاینکه دندانهایم بیرون زده شود خوشم نمیآید. ترجیح میدهم یا قاهقاه بخندم یا لبخند بزنم...
و هزاران مطلب منحصر و یکتا را از این شیدای نوشتن بخوانید….