آکنده‌های پراکنده، نوشتارهایی است پراکنده از هر گوشه و کناری در هر چیزی که شاخک‌های‌ام را به لرزه‌ انداخته. واگویه‌هایی است عمومی از نگاه من، شاید آکنده از نکته‌ها باشد و شاید هم نه.

1 مهر 1403

مغلوب عصبانی!

در هربار چرخه‌ی قاعدگی زنان، تخمکِ آزاد شده وقتی بارور نشود به مانند یک مغلوب عصبانی، دیواره‌ی ضخیم رحم که […]
23 شهریور 1403

ضمانت!

خوش‌بحال شما وکلا!ابتدا کل یا بخشی از دستمزدتان را می‌گیرید و بعد می‌روید سراغ پرونده؛ هیچ تضمینی هم بابت به […]
18 شهریور 1403

فصل مشترک دو کتاب مجزا!

“این سکس لامصب چیه که هر وقت حرفی ازش زده میشه، گوش‌ها تیز میشه و دل‌ها شاد و ذهن، کنجکاو؟”نه! […]
17 شهریور 1403

زیبایی بصری!

قبلاً که جوان‌ بودم و فکر می‌کردم با نریختن زباله‌های بازیافتنی و بازنیافتی به دل طبیعت، خیلی انسان باشعور و […]
17 شهریور 1403

یک موضوع جهانی!

چین از ترس بستن تعرفه‌های بیشتر، می‌خواهد ترامپ نبرد.روسیه از ترس کش آمدن بیشتر جنگ، می‌خواهد ترامپ ببرد.جمهوری اسلامی از […]
15 شهریور 1403

شهروند درجه‌ دو!

یکی از همکاران قدیمی‌ام، کل زندگی‌اش را به حراج گذاشت و رفت استرالیا.یک متخصص حرفه‌ای و کارکشته‌ی شبکه بود و […]
error: لینک های همرسانی مطلب در سمت چپ صفحه هست دوست داشتی به اشتراک بگذار!