اگرچه تعریف مشخصی و دقیقی برای حجم و اندازه داستان کوتاه در جهان تعریف نشده، اما بر اساس مفهوم Short Story داستان های کوتاه من از 1 پاراگراف تا حداکثر 10 صفحه است و هنوز حتی از میزان هم تجاوز نکرده، سعی دارم تا مباحث عمیق فلسفی جهان غرب و شرق و تمامی یافته های خود را که طی بیش از 10 سال مطالعه حاصل شده در قالب داستان های کوتاه به سمع و نظر شما برسانم، کم و کسر و ضعف ادبی بجای شعف حس و حال اگر دیدید به قلب بزرگ و نگاه بینای خود بر من ببخشید.

8 اردیبهشت 1403

فرق!

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه گفت:”آقاجان، شیعه و سنی که فرقی نداره.”گفتم:”اگه فرق نداره چرا نمیگی سنی و شیعه!”#گفتم_گفتwww.Soroushane.ir
3 اردیبهشت 1403

نمونه!

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه گفتم:”واقعا وضع اقتصادی مملکت افتضاحه.”گفت:” آقا چرا اینقد سیاه‌نمایی می‌کنی؟! کی میگه وضع اقتصادی افتضاحه؟ اقتصادمون خیلیم خوبه. برای نمونه […]
28 فروردین 1403

دیوار!

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه گفتم:”این دیوار رو برای چی ساختی؟”گفت:”که ازم محافظت کنه.”گفتم:”خودت چرا اینجا ایستادی؟”گفت:”که از دیوار محافظت کنم!”#گفتم_گفتwww.Soroushane.ir
16 فروردین 1403

سرکه!

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه گفتم:”این‌همه سرکه رو چرا ریختی توی تشت؟ اصلآ چرا لخت شدی؟”گفت:”که توش بشینم.”گفتم:”چرا اونوقت؟”گفت:”دکتر گفته برای ازبین بردن انگل‌های روده، […]
21 اسفند 1402

خوش‌بین و بدبین!

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه گفت:”مطمئنم با این وضع بد اقتصادی بزودی همه‌ باید بشینیم فقط گه بخوریم.”گفتم:”آره ولی مطمئنم اینقد گه وجود نداره که […]
16 اسفند 1402

گیر!

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه گفت:”هنوز نفهمیدی؟ پس کی سر درمیاری؟”گفتم:”سر درآوردم اما شونه‌هام گیر کرده!”#گفتم_گفتwww.Soroushane.ir
16 اسفند 1402

کر!

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه گفت:”ای خدا، چرا صدامو نمی‌شنوی؟”گفتم:”زور نزن بابا، بی‌فایده است؛ خدا یا خودش رو به نشنیدن می‌زنه، یا اصلا نمی‌شنوه. ولی […]
9 اسفند 1402

اختلاس!

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه گفتم:”هیچ معلومه کجایی!؟”گفت:”خارج؛ رفتم همون جایی که فلانی اختلاس کرد و همه چیو بالا کشید.”گفتم:”مگه تو هم چیزی بالا کشیدی؟”گفت:”آره؛ […]
25 بهمن 1402

پروین دختر حلاج!

مدت زمان مطالعه: 18 دقیقه پروین فقط ۹ سالش بود. نه خم روزگار دیده بود و نه چم کردگار؛ نه آبرو داشت و نه بی‌آبرویی. […]
25 بهمن 1402

پل‌های پشت سر!

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه گفت:”این‌که میگن پل‌های پشت سرت رو خراب نکن! دقیقاً یعنی چی و باید چیکار کرد؟”گفتم:”یعنی یادت نره بعد از ریدن، […]
25 بهمن 1402

درد!

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه گفتم:”چرا دستتو از چونه‌ت ور نمیداری، چیه هی‌ میگیریش؟ دندونت درد گرفته؟”گفت:”نه؛ گرفتمش درد نگیره!”#گفتم_گفتwww.Soroushane.ir
25 بهمن 1402

حافظه!

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه گفت:”فیلما رو چرا از گوشیت حذف کردی؟”گفتم:”چون حافظه ندارم.”گفت:”اتفاقأ وقتی حافظه نداری باید نگهش می‌داشتی!”#گفتم_گفتwww.Soroushane.ir
25 بهمن 1402

قرص!

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه گفتم:”آقای دکتر اجازه هست بیایم توو؟”گفت:”بفرمایید…”گفتم:”عه آقااای‌ دکتر، این چه سروشکلیه؟ این چه ریخت‌و‌قیافه‌‌ایه؟ چرا اینقد داغون شدین؟ نابود کردین […]
25 بهمن 1402

فشار!

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه گفتم:”دکتر دقیقا الان داری چیکار میکنی؟”گفت:”فشار خون می‌گیرم.”گفتم:”اون‌ بیلبیلکی که بستی به خودت دست من نیستاا، دست خودته؛ باید فشار […]
19 بهمن 1402

شخصیت!

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه گفتم:”محدثه تو ۱۵ سالته؛ یکم تربیت یاد مائده بده. این چه خواهریه که داری؟ خیلی پرروِه؛ همش ۱۰ سالشه!”گفت:”والا چی […]
19 بهمن 1402

کنش!

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه گفتم:”ببخشید چیکاره‌ هستین!؟”گفت:”من؟ کنش‌گر؛ شما چطور؟”گفتم:”من؟ منم واکنش‌گر.”#گفتم_گفتwww.Soroushane.ir
18 بهمن 1402

کاکا کاظم!

مدت زمان مطالعه: 9 دقیقه خشونت، تنها چیزی بود که کاظم فکر می‌کرد در خود فروخورده. او با این‌که شریک جنسی داشت ولی با دستان […]
18 بهمن 1402

خمیر ریش!

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه گفتم:”آقا یه خمیر ریش بهم بده که وقتی خواستم صفایی به صورتم بدم حسابی تیغ روی پوستم سٌر بخوره.”گفت:”متوجهم چی […]
17 بهمن 1402

خرما!

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه گفت:”رسیده؟”گفتم:”چی رسیده؟”گفت:”خرماها دیگه.”گفتم:”نميدونم؛ مگه خرمای نارس داشتیم که برسه؟”گفت:”چی میگی واس خودت؟”گفتم:”تو چی میگی؛ نکنه توی گلدونا خرما گذاشتی که […]
16 بهمن 1402

شفافیت!

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه گفت:”احمدی پاشو بگو ببینم، بَیضاء به فارسی میشه چی؟”گفتم:”آغا اجازه؟ به فارسی میشه بیضه‌ها.”گفت:”خاک توسرت؛ این چیه میگی!؟ من کی […]
error: لینک های همرسانی مطلب پایین هر صفحه هست لطفا به اشتراک بگذارید