مدت زمان مطالعه: 18 دقیقه
به وبسایت سروشانه خوش آمدید…

من، هادی احمدی با تخلص شعری سروش، هرچه در توان دارم را در اینجا منتشر کردم و می‌کنم.

شما را از دانستی‌هایم بی‌نصیب نمی‌گذارم پس مرا از نظراتتان بی‌نصیب نگذارید…

25 بهمن 1402

پروین دختر حلاج!

مدت زمان مطالعه: 18 دقیقه پروین فقط ۹ سالش بود. نه خم روزگار دیده بود و نه چم کردگار؛ نه آبرو داشت و نه بی‌آبرویی. […]
18 بهمن 1402

کاکا کاظم!

مدت زمان مطالعه: 9 دقیقه خشونت، تنها چیزی بود که کاظم فکر می‌کرد در خود فروخورده. او با این‌که شریک جنسی داشت ولی با دستان […]
13 بهمن 1402

غیبت کبری!

مدت زمان مطالعه: 14 دقیقه صغری و کبری خواهران دوقلویی بودند که تشخیص این‌که کدام صغری است و کدام کبری؟ فقط هنگام صدا کردن و […]
12 بهمن 1402

ناخدا!

مدت زمان مطالعه: 21 دقیقه از دور صدای مردی که از دامنه‌ی کوه به سمت شهر می‌دوید به گوش می‌رسید؛ نزدیک که شد کتابی در […]
10 بهمن 1402

آفرین!

مدت زمان مطالعه: 8 دقیقه آفرین دختر قدکوتاه ولی جذابی بود؛ یک شلوار جین آبی تنگ می‌پوشید و با یک شومیز نازک زرد که بندبند […]
27 مرداد 1401

۳۷۸ روز!

مدت زمان مطالعه: 9 دقیقه هیچ‌چیزی دردناک‌تر از این نیست که تمام شب و روزت را با عزیزترین کس زندگی‌ات سر کنی و یک آن […]
25 مرداد 1401

شلیک به توهم!

مدت زمان مطالعه: 11 دقیقه حکم تیر داشتیم و به هر جنبنده‌ای که از مرز رد می‌شد باید شلیک می‌کردیم. هر حرکت مشکوکی، هر سایه‌ای […]
27 تیر 1401

مادر پروانه‌ها

مدت زمان مطالعه: 12 دقیقه زنی داشت سر زا می‌رفت. اما به لطف مراجعه‌ی سریع به بیمارستان، زنده ماند. وقتی شکمش را دریدند، هزاران پروانه، […]
24 دی 1400

اشتباه!

مدت زمان مطالعه: 4 دقیقه نمی‌دانم خدا را شکر کنم یا نه! هرچه هست دوره عوض‌شده. نه‌فقط دوره، بلکه آدم‌ها، رفتارها و برخوردها. روزگاری که […]
14 دی 1400

جدایی

مدت زمان مطالعه: 6 دقیقه می‌خواهم از همسرم جدا شوم. این بار دومی است که باید برچسب طلاق را با تُف بسیار به پیشانی‌ام بزنم. […]
30 آذر 1400

پدرخوانده‌ی نیلا

مدت زمان مطالعه: 21 دقیقه چقدر یک آدم می‌تواند ساده باشد؟ کسی که حالش این‌قدر ساده است آیا هیچ گذشته‌ای داشته؟ و آیا امیدی به […]
28 آذر 1400

حیدر کور

مدت زمان مطالعه: 6 دقیقه حیدر کور، یک هویت حقیقی بود. چون هرگز ندیده بودمش، انگار که وجود نداشت، اما وجود داشت. او به مانند […]
26 آذر 1400

مهمانی خاص!

مدت زمان مطالعه: 9 دقیقه به یک مهمانی خاص دعوت شدم. مراسمی در بام یک برج مجلل، بالاتر از تمام سطوح اقشار جامعه. در شمالی‌ترین […]
26 آبان 1400

ایمان!

مدت زمان مطالعه: 2 دقیقه پدربزرگ، نوزاد را در آغوش گرفت و در گوش راست او اذان گفت و در گوش چپش اقامه. سپس لای […]
17 آبان 1400

نامه‌رسان!

مدت زمان مطالعه: 7 دقیقه نامه‌رسان بین دو نفر بودم. یکی عاشق بود و دیگری معشوق و چه بسیار که جای این دو عوض می‌شد. […]
3 آبان 1400

وصیت عجیب پدرم!

مدت زمان مطالعه: 8 دقیقه برخی پیش از گرفتن شناسنامه می‌میرند، برخی پیش از گرفتن عقدنامه و بسیاری پیش از نوشتن وصیت‌نامه. این سه نامه […]
2 آبان 1400

تیله‌ی آبی!

مدت زمان مطالعه: 10 دقیقه تنها چیزی که از همه متمایزم می‌کرد داشتن یک تیله‌ی آبی شفاف با پره‌های رنگی، جورواجور و بسیار خاص و […]
2 آبان 1400

نظافتچی!

مدت زمان مطالعه: 6 دقیقه عاشق زنی شدم که فقط یک‌بار برای نظافت به خانه‌اش رفته بودم. غریبی ما باهم چند دقیقه بیشتر طول نکشید. […]
21 مهر 1400

وقتی نمی‌دانی!

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه دوستم گفت من آخرش تو را قهوه‌ای می‌کنم! هر دو از این جمله غش‌غش می‌خندیدیم، چون این جمله دو پهلو […]
14 مهر 1400

ایوان به ایوان!

مدت زمان مطالعه: 12 دقیقه همه‌ی پسران محل می‌خواستیم با کژال دوست شویم البته چیزی فراتر از دوستی! او ترگل‌ورگل بود؛ موهای بوری داشت و […]
error: لینک های همرسانی مطلب پایین هر صفحه هست لطفا به اشتراک بگذارید