مدت زمان مطالعه: 2 دقیقه
به وبسایت سروشانه خوش آمدید…

من، هادی احمدی با تخلص شعری سروش، هرچه در توان دارم را در اینجا منتشر کردم و می‌کنم.

شما را از دانستی‌هایم بی‌نصیب نمی‌گذارم پس مرا از نظراتتان بی‌نصیب نگذارید…

5 اردیبهشت 1403

آلوقند!

مدت زمان مطالعه: 2 دقیقه داشتم فکر می‌کردم به چه کارهایی تن زدم؟اولین شغلی که در ۷ سالگی داشتم فروش آلوقند بود؛ شاید این عنوان […]
4 اردیبهشت 1403

ادامه‌ی عادات متناقض من!

مدت زمان مطالعه: 2 دقیقه 1. حرارت بدنم بسیار بالاست؛ هورنی هات 🙂 با این‌حال آب دوش حمام باید داغ باشد، چایی هم باید داغ‌داغ، […]
4 اردیبهشت 1403

جای خلوت!

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه دایه شیرین (مادرم) می‌گوید:”این هادی پسرم همیشه دنبال جای خلوته! “منظورش از جای خلوت، محلی برای خلاف کردن است؛ بی‌‌آنکه […]
29 فروردین 1403

ماست!

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه ماست‌بندی سرکوچه، جوان خوش‌مشربی است ولی مرا نمی‌شناسد و من هم او را؛ فقط با لقب “همسایه” همدیگر را صدا […]
28 فروردین 1403

شادانپور!

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه جنگ که شد تنها کفشی که در دسترس ما بود کفش گالش یا جیری لاستیکی بود بنام شادانپور؛ حتی از […]
18 فروردین 1403

توجیه‌المسائل!

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه قد بلندم، رژه‌ی منظم با پاهایی که از حلق باسن تا فرق سر بالا می‌رفت، حضور همیشگی و ورزیده در […]
14 فروردین 1403

خط ثابت!

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه دیروز بعد از ۲۳ سال یکی از دوستان هم‌دانشگاهی-دوره‌ی کاردانی- پیام داد.طفلک از جستجوی توی اینترنت به من رسید و […]
26 اسفند 1402

حال!

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه توی هرچیزی برنامه‌ریزی موفقیت‌آمیزی بکنم توی برنامه‌ریزی از پیش تعیین شده برای رفتن به مسافرت، عاجزم.چرایش دقیقا معلوم نیست.هيچوقت از […]
19 اسفند 1402

پٌرنویس!

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه تقریباً دسته‌بندی موضوعاتی که راجع‌به آن‌ها بیشتر می‌نویسم از این چند مورد خارج نیست:۱. ادبیات(رمان، داستان کوتاه، #گفتم_گفت، شعر، #شرنامه، قطعه‌ی ادبی […]
16 اسفند 1402

وسط‌ مادر بزرگ!

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه تمام نوروز ما، بوی رنگ روغن آبی و سفید با یک خط مشکی نازک بود که بطور ناشیانه‌ای [مد آن […]
9 اسفند 1402

نستعلیق!

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه بدوبدو رفتم تنها دکان خدمات کامپیوتری که در شهرمان باز شده بود.برای منی که رشته‌ام کامپیوتر بود و جزو اولین‌ […]
28 بهمن 1402

شریف!

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه اسم پدر مرحومم “شریف” است. بواقع که مردی بسیار شریف بود؛ نه اینکه چون پدرم است شریف است، نه؛ واقعا […]
28 بهمن 1402

دیرتر!

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه رفتم دکتر؛ دکتر گفت:”اگه دیرتر می‌اومدی دیگه نمی‌شد کاری بکنم.”رفتم مکانیکی، گفت:”اگه‌ ماشینتو دیرتر میآوردی کلی خرج روی دستت میذاشت.”رفتم […]
28 بهمن 1402

واژه‌های نامحرم!

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه باور کنید خودم بیشتر از هر کسی، نگران انتشار محتوایی هستم که با باورها، اعتقادات، مطالعات، سنن و اندیشه‌ی فرو […]
25 بهمن 1402

شەکەت!

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه شاعری که کورد است و یک بیت شعر کوردی نسروده را باید چیکارش کرد!؟×××موفق شدم به هر وزن و سبک […]
16 بهمن 1402

گٌل و گول!

مدت زمان مطالعه: 2 دقیقه یک کیلو عدس فله‌ای ارزان خریدیم؛ عدس‌هایی که ظاهری سالم داشتند ولی شپش یا حشرات ریزی چنان در مغز عدس […]
15 بهمن 1402

عادات متناقض و مسخره‌ی من!

مدت زمان مطالعه: 2 دقیقه 1.  وقتی می‌کنم توی چیزی درنمیاورم! بخشی ازاین بخاطر سنتی بودنم است و بخشی بخاطر تعلق‌خاطرم.2. حاضرم هر روز نان سنگک […]
13 بهمن 1402

زمستان!

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه باتوجه به این‌که مردادماهی‌ام و چله‌ی تابستان به دنیا آمدم ولی عاشق هیچ فصلی نیستم بجز زمستان.زمستان از دید هنرمندان […]
9 بهمن 1402

رزومه‌ی من!

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه باید فکر کفن باشم و پریدن بر‌ لب گور؛ ولی اگر تا خرید یک قواره پارچه، یکپارچه نشدم و اگر […]
2 بهمن 1402

تئاتر!

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه دیروز رفتم کارواش؛ توی کل غرب تهران یک کارواش اتوماتیک بود که ظاهراً جمع کرده.کارواش دستی هم باید ساعاتی منتظر […]
error: لینک های همرسانی مطلب پایین هر صفحه هست لطفا به اشتراک بگذارید