اگرچه تعریف مشخصی و دقیقی برای حجم و اندازه داستان کوتاه در جهان تعریف نشده، اما بر اساس مفهوم Short Story داستان های کوتاه من از 1 پاراگراف تا حداکثر 10 صفحه است و هنوز حتی از میزان هم تجاوز نکرده، سعی دارم تا مباحث عمیق فلسفی جهان غرب و شرق و تمامی یافته های خود را که طی بیش از 10 سال مطالعه حاصل شده در قالب داستان های کوتاه به سمع و نظر شما برسانم، کم و کسر و ضعف ادبی بجای شعف حس و حال اگر دیدید به قلب بزرگ و نگاه بینای خود بر من ببخشید.

30 اردیبهشت 1404

فروشنده!

گفت:”من به چیزی که میفروشم عمیقاً باور دارم؛ خیالت تخت بخرش، هر کی اینو خریده پس نیاورده. “گفتم:”واقعاً تا حالا […]
24 اردیبهشت 1404

شعور!

گفت:”واو! چقد کتاب داری؟ بنظرم کسی که کتاب میخونه خیلی باشعوره… یکی از کتاباتو میدی بخونم؟”گفتم:”آره بیا اینو بخون: کتاب […]
23 فروردین 1404

پلاتین!

گفت:”دیگه از دست پلاتین‌های توی کمرم خسته شدم؛ چه اشتباه بزرگی! کاش عمل نمی‌کردم. کاش اون‌روزی که رفتم عمل کنم […]
20 فروردین 1404

سنگ!

گفت:”خیلی دلم برات تنگ شده؛ ولی تو انگار دلت از سنگه!”گفتم:”دلم از بس تنگ بود، سنگ شده!”#گفتم_گفتwww.Soroushane.ir
16 فروردین 1404

کاروانسرا!

گفت:”آقا صبر کن… کجا با این عجله؟! برای دیدن کاروانسرا اومدی؟”گفتم:”بله. کاروانسرا.”گفت:”مگه اینجا کاروانسراس که سرتو انداختی پایین، باید بلیط […]
3 بهمن 1403

خوردن!

گفتم:”ساغر چرا اینقدر لاغر شدی؟ از چیزی دلخوری؟ یا چیزی نمی‌خوری؟”گفت:”نه اتفاقاً پُرم و همه‌چی می‌خورم؛ من زیاد رکب می‌خورم […]
error: لینک های همرسانی مطلب در سمت چپ صفحه هست دوست داشتی به اشتراک بگذار!