من هادی احمدی هستم؛ نویسنده، شاعر و مدرس ITIL.
بهشدت وسواس دارم روی سبک منحصر نوشتن، معنا و پیام!
اینجایی که هستید وبسایت من است؛ وبسایت شاعری بنام سروش که بهمنظور به اشتراکگذاری آثار، ایدهها، مقالات، دانستنیها و تجربیاتم ایجاد شده. هر صفحهاش، داستانی منحصر به فرد دارد و نگاهی عمیق و چند بعدی را داراست که بیپروا نوشتمش؛ از مطالب آموزندهی تخصصی در حوزهی فناوری اطلاعات و ITIL گرفته تا روزنویسهای دغدغهوار، صفحاتی از کتابهایم، اشعار و…
اینجا مکانی است برای کشف، یادگیری و آگاهی؛ شما را از دانستیهایم بینصیب نمیگذارم پس مرا از نظراتتان بینصیب نگذارید. حرفهای تازهای دارم که بسیاری از آنها را نوشتهام و خواهم نوشت. حرفهای مگو، حرفهای بیپروا، تابوهای شکستنی!
بیصبرانه منتظرم تا ببینم این نوشتهها چه کمکی به شما کرده؟
تقریباً ۹۹٪ از بانوان عزیزی که مطالبم را میخوانند در مواردی که محتوایم به هرشکلی چالشبرانگیز است و یا چندان مرسوم نیست، از ثبت نظراتشان خودداری میکنند؛ درنتیجه یا در دایرکت مطرحش میکنند یا بصورت ایمیل، مکالمهی تلفنی و پیامکی.
حتی برخی آقایان عزیز هم به همین شکل.
در اینجا آنان نگرانند از ثبت نظرات شخصیشان، از قضاوتهای منفی و نگاههای سرزنشگر و حتی پاسخهای آزاردهندهی برخی کوتهنظران.
×××
به شماها حق میدهم که چنین نگرانیی داشته باشید. هنوز فاصلهی زیادی داریم...
بچههای برنامهنویس چه جونیور و چه سنیور، خوب میدانند خودکامنتی یعنی چه؟
مثلاً از ترس فراموشی و یا برای یادآوری و مستندسازی در هر کد و تابعی، یک توضیح مختصری را مینویسند که کار درستی است.
فاجعه آنجاست که گاهی این کامنتها را از بس بد و نامفهوم مینویسند که بعدها هم خودشان نمیفهمند چی بود!
با اینوجود اکثرشان این یادداشت را برای خودشان مینویسند وگرنه اگر برای دیگران باشد تاجایی که بتوانند انجامش نمیدهند تا دست یارو توی پوست گردو...
اکثرمان با شنیدن یک آهنگ خاص، احساس غمگینی میکنیم. گاهی ساز، کوک میکند این حالمان را و گاهی....
×××
احساس غمگینی یا احساسی که از یک ساز موسیقی دریافت میشود، به چندین عامل بستگی دارد، از جمله: خود ساز، نوع موسیقی، نحوهی نواختن ساز، شرایطی که گوشش میدهی و حتی خود شنونده. اما بهطور کلی، فارغ از احساسات شنونده، یک ساز خاص میتواند احساسات غمگین یا ملانکولیک را خلق کند.
استثنا هم همیشه هست، مثلاً یک ساز و یا یک موسیقی...
و هزاران مطلب منحصر و یکتا را از این شیدای نوشتن بخوانید….