داستان کوتاه

مدت زمان مطالعه: 7 دقیقه

آدمِ عوضی!

آدمِ عوضی عنوان رمان جدیدی است که در تضاد با آدم حسابی نوشتم. برعکس آن یکی که مجوز چاپ نگرفت و مجبور شدم یکجا در سایتم قرارش بدهم، این یکی هنوز به اداره‌ی ارشاد و تیغ سانسور نرسیده! نمی‌دانم چه سرنوشتی خواهد داشت. سعی می‌کنم هر روز قسمت‌هایی از آن را در سایتم، کانال لینکداین و تلگرام منتشر کنم متاسفانه امکان نشر آن بدلیل حجم صفحات در اینستاگرام مقدور نشد. در کانال تلگرام https://t.me/Soroushane یا وب‌سایت منتظر حضور گرمتان هستم. تگ #آدم_عوضی را فالو کنید تا جریان سریالی‌اش را از دست ندهید. خوشحال می‌شوم نظراتتان را درباره این رمان در سایتم و زیر هر قسمت از آن قید فرمایید و اگر مشتاقید پیش‌بینی کنید که در قسمت‌های بعد، داستان چگونه خواهد بود. این داستان بلند، یک جریان ترسناک در فضایی بسیار تاریک و البته خشن و گاهی عاشقانه دارد لذا پیشنهاد می‌کنم افراد زیر ۱۶ سال آن را مطالعه نکنند. ممنونم از همراهی‌تان. در هرصورت چه باشید چه نباشید باعث افتخارید.

16 اردیبهشت 1400

فانتوم

مدت زمان مطالعه: 7 دقیقه هیچ چیزی دردناک‌تر از جای خالی نیست. جایی که از ابتدا خالی نبوده بلکه اکنون تبدیل به حفره‌ای شده که […]
15 شهریور 1399

ایوان ریمسکی

مدت زمان مطالعه: 9 دقیقه نامش ایوان ریمسکی بود یک جوان رعنا و خوش‌قد و بالای اهل روسیه. منتظر رفتن خودروی جلویی بودم. به‌محض خارج […]
11 اردیبهشت 1399

برادر معتاد

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه گفتم:”یه برادر بیکار دارم که معتاد هم هست خیلی تلاش کردم تا به روال عادی زندگی‌اش برگرده…” گفت:”مثلا چیکار کردی!؟” […]
1 اردیبهشت 1399

ناسازگار

مدت زمان مطالعه: 5 دقیقه همیشه در هر خانواده‌ای یکی هست که با اطرافیان سر ناسازگاری دارد، جامعه‌ستیز است و در دنیای خودش سیر می‌کند، […]
15 فروردین 1399

ردّی از او

مدت زمان مطالعه: 3 دقیقه دیروز رفتم دانشگاه شریف؛ برای بازبینی دوربین‌های پیرامونی آنجا تا ببینم ردّی یا تصویری از سارق تلفن همراهم بدست می‌آورم […]
30 تیر 1398

تومور

مدت زمان مطالعه: 2 دقیقه در مبهم‌ترین احساس زندگی درمانده‌ام، لحظه‌ای از ورود یک اندیشه‌ی تلخ تا راهی برای رهایی از آن! به چه ترفندی […]
25 تیر 1398

صیاد فراموشکار

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه صـیادی بود که هرازگاهی دچار فرامــوشی می‌شد. او در طول روز، چندین دام در جنگل می‌گــذاشت و روز بعـد به […]
25 تیر 1398

تصویر شکسته

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه رمالی که آوازه‌ی او در شهر پیچیده شده بود هر روز میزبان خیل عظیمی از مردم بود که برای دعا […]
25 تیر 1398

زندان تعصبات

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه عده‌ای که با نام یکی از ادیان الهی، بدعت‌ها و خرافات زیادی را در میان مردم به‌طور متعصبانه‌ای رواج می‌دادند، […]
25 تیر 1398

سخت اما درست

مدت زمان مطالعه: 2 دقیقه مدتی بیکار بود و افکارش سراغ هر گناه و فکر پلیدی می‌رفت. بیهوده نگفته‌اند: «که فکر چو بی‌کار شود، کارگاه […]
25 تیر 1398

دنیای انسان‌ها

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه فریاد و گریه و زاری گدایی که خانه‌ی محقرش در آتش سوخته بود، مردم را به حیرت برانگیخت. «آهای مردم! […]
25 تیر 1398

صندلی پوسیده

مدت زمان مطالعه: 2 دقیقه پیرزنی تنها شب و روز روی صندلی راحتی‌اش می​نشست و همراه با صدای جیرجیر آن، ساعت‌ها مشــغول تماشای منظره‌ی داخل […]
25 تیر 1398

کیف پول گم‌شده

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه رفتگری موظف بود هر روز صبح زود محوطه‌ی سنگی داخل پارک را نظافت کند. در یکی از همین روزها که […]
2 بهمن 1397

مترسک ها

مدت زمان مطالعه: 2 دقیقه داستان کوتاه مترسک ها مترسک ها یکجا جمع شدند؛ آنها به شدت از وضع مزرعه، رفتار دهقان و آزار کلاغ […]
error: لینک های همرسانی مطلب پایین هر صفحه هست لطفا به اشتراک بگذارید