من هادی احمدی هستم؛ نویسنده، شاعر و مدرس ITIL.
بهشدت وسواس دارم روی سبک منحصر نوشتن، معنا و پیام!
اینجایی که هستید وبسایت من است؛ وبسایت شاعری بنام سروش که بهمنظور به اشتراکگذاری آثار، ایدهها، مقالات، دانستنیها و تجربیاتم ایجاد شده. هر صفحهاش، داستانی منحصر به فرد دارد و نگاهی عمیق و چند بعدی را داراست که بیپروا نوشتمش؛ از مطالب آموزندهی تخصصی در حوزهی فناوری اطلاعات و ITIL گرفته تا روزنویسهای دغدغهوار، صفحاتی از کتابهایم، اشعار و…
اینجا مکانی است برای کشف، یادگیری و آگاهی؛ شما را از دانستیهایم بینصیب نمیگذارم پس مرا از نظراتتان بینصیب نگذارید. حرفهای تازهای دارم که بسیاری از آنها را نوشتهام و خواهم نوشت. حرفهای مگو، حرفهای بیپروا، تابوهای شکستنی!
بیصبرانه منتظرم تا ببینم این نوشتهها چه کمکی به شما کرده؟
ایرانیان بجهت تمدن و خرد، همواره خود را برتر میدانستند اما اعراب جاهل این را برتری نژادی میخواندند آنگونه که وقتی به ایران حملهور شدند و ساسانیان برافتاد، عقدهگشایی کردند و خود را برتر از ایرانیان نامیدند. بهمینخاطر خود را "مولا" و مردم غیرعرب (بخصوص ایرانیان) را "موالی" خطاب میکردند.
پس موالی و مولا یعنی: غیرعرب تحتسرپرستی عرب!
یکجور یتیمی و دست ترحم بر سر یتیم!
اینگونه آنان خود را...
بهنام آنکه بیخایگان را نیز ز روزی خویش محروم نساخت و از خزانهی حکمت و جیب مکنت، بیش از سزا به آنان روا داشت و باخت؛ آنگونه که بیهنگام، لقمهای کرمبار در دهانشان فرو بُرد و بر بند تنبانشان گرهای از حکمت فرو خُورد.
با اینوجود باید گفت و شُنفت از خیل مردم بیوجود؛ از رسالتی در خایه و بیخایگی به لسان پیرانگی و دلِ جوانانگی پر از دود... و از هرچه که تاکنون بود و نبود!
×××
ای پسر! بیخایگی...
آنچه در این مدت در سوریه رخ داد، بنظر الگویی موفق برای غرب بوده که تکرارپذیر است؛ الگویی که بجای جنگ مستقیم، بجای اشغال، بجای حمایت از تجزیهطلبی یا بجای دامنزدن به جنگهای داخلی بیپایان و یا بجای سرنگونی مستقیم یک رهبر مستبد، بر یک سناریو جدید تکیه کرده؛ با هزینهی کمتر و بدون در گل ماندن غرب برای رقم زدن تغییرات بزرگ!
×××
درد سوریه، بسیار شبیه به درد ایران است.
کشوری متشکل از اقوام و اقلیتهای گوناگون، با ذخایر...
و هزاران مطلب منحصر و یکتا را از این شیدای نوشتن بخوانید….