کتاب گفتم گفت هادی احمدی

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه

آدمِ عوضی!

آدمِ عوضی عنوان رمان جدیدی است که در تضاد با آدم حسابی نوشتم. برعکس آن یکی که مجوز چاپ نگرفت و مجبور شدم یکجا در سایتم قرارش بدهم، این یکی هنوز به اداره‌ی ارشاد و تیغ سانسور نرسیده! نمی‌دانم چه سرنوشتی خواهد داشت. سعی می‌کنم هر روز قسمت‌هایی از آن را در سایتم، کانال لینکداین و تلگرام منتشر کنم متاسفانه امکان نشر آن بدلیل حجم صفحات در اینستاگرام مقدور نشد. در کانال تلگرام https://t.me/Soroushane یا وب‌سایت منتظر حضور گرمتان هستم. تگ #آدم_عوضی را فالو کنید تا جریان سریالی‌اش را از دست ندهید. خوشحال می‌شوم نظراتتان را درباره این رمان در سایتم و زیر هر قسمت از آن قید فرمایید و اگر مشتاقید پیش‌بینی کنید که در قسمت‌های بعد، داستان چگونه خواهد بود. این داستان بلند، یک جریان ترسناک در فضایی بسیار تاریک و البته خشن و گاهی عاشقانه دارد لذا پیشنهاد می‌کنم افراد زیر ۱۶ سال آن را مطالعه نکنند. ممنونم از همراهی‌تان. در هرصورت چه باشید چه نباشید باعث افتخارید.

10 آذر 1400

از چه نظر!؟

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه گفت:”یه شرکت جدید پیدا کردم، توپ؛ بیا باهم بریم، اگه استخداممون کنن خیلی خوب میشه.”گفتم:”از چه نظر!؟”گفت:”پول بیشتری به آدم […]
12 مهر 1400

می‌بری یا می‌خوری!؟

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه گفتم:”عجیب نیست که سگ و گربه و پرنده را می‌بریم که در خانه نگاه داریم، اما مرغ و گاو و […]
7 مهر 1400

عزادار

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه گفتم:”دخترم، تلویزیون رو خاموش کن!” گفت:”میخوام برنامه کودک ببینم. خسته شدم دیگه.” گفتم:”خجالت بکش، مث اینکه عزاداریم ها، مگه بابابزرگ […]
8 تیر 1400

زبانِ بدن

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه گفتم:”این زبانِ بدن چیه که خیلیا ازش حرف میزنن و یاد میدن به همه؟” گفت:”زبانِ بدن یه شکلی از ارتباط […]
26 خرداد 1400

عشق هورمونی

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه گفتم:”من عاشقش شدم، خانم دکتر!” گفت:”منطقی باش، زیاد رمانتیکش نکن، افزایش هورمون اُکسی‌توسین باعث میشه این حسو داشته باشی.” گفتم:”ولی […]
12 تیر 1399

پادشاه

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه گفت:”اینجا چه می‌کنی پیرمرد!؟”گفتم:”در جستجوی شخصی هستم و پُرسان‌پُرسان به دیار شما رسیدم از پی آن.”گفت:”مشخص است که روزگاری زیاد […]
23 خرداد 1399

حقوق پیشنهادی

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه گفت:”می‌بینم که مث همیشه سخت مشغولی! کار و بار چطوره؟ از کارِت راضی هستی!؟”گفتم:”یادته توی شرکتت بودم، گفتم حقوقم رو […]
23 خرداد 1399

جنگ

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه گفتم:”بازم که اسحله‌ات رو ورداشتی کجا میری!؟”گفت:”برای دفاع، باید جنگید!”گفتم:”جنگ، ننگه!”گفت:” ما آغازگر جنگ نبودیم و جنگیدن برای دفاع رو […]
error: لینک های همرسانی مطلب پایین هر صفحه هست لطفا به اشتراک بگذارید