مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه

بار اولی که علی‌بابا را دیدم سکان کشتی و هواپیما و قطار و همه چیز را در دست گرفته بود و لبالب از نیروی انسانی بود، شرکت نوپایی که به‌شدت در حال جذب نیرو و بزرگ‌شدن بود. به‌راحتی می‌شد فهمید که درآمدزایی بالایی دارد! و به‌وفور از هر طریقی که بلد بود هزینه‌ی تبلیغات میلیاردی می‌کرد آن‌چنان که در و دیوار و سقف و ستون شده بود علی‌بابا با ژست‌های متنوع! و سرخوش به‌سوی اقیانوس‌های دور دست می‌رفت. تا آن‌که در بحران رکورد و کرونا دست به تعدیل زد! اولین و ساده‌ترین کاری که هر مالک کسب و کاری می‌کند در حالی‌که به‌نظرم می‌توانست درصدی از این هزینه‌های تبلیغاتی را کاهش دهد و با حفظ نیروهای‌اش از سرمایه‌های انسانی در پروژه‌های جدید استفاده کند و از بحران رهایی یابد. نه فقط علی‌بابا بلکه بسیاری از سازمان‌ها در زمانی که همه چیز بر وفق مرادست بدون برنامه‌ریزی بلندمدت و مشخص، نیرو جذب می‌کنند، تا از معافیت‌های بیمه‌ای، مالیاتی و تسهیلات بانکی که مهم‌ترین مشوق آنها برای جذب نیروست بهره‌مند شوند اما در زمانی که کمی فشار، حاکم می‌شود سراغ تعدیل می‌روند…! هنر تجارت دقیقا همین‌جا مشخص می‌شود که در بازار افتضاح بتوان همچنان ادامه داد بدون ریزش. وگرنه بازار خوب برای همه خوب است. تجارت یعنی کشتی طوفان‌زده را در دریای تلاطم نگه‌داشتن… یعنی نیانداختن آدم‌ها از بالن برای صعود کردن! بازار برای علی‌بابا به‌هم خورد برای آن‌کس که در این غار مواظب گنجینه‌های او بود نیز به‌هم خورد…

0 0 رای
امتیازت به این مطلب؟
عضویت در سایت
اطلاع رسانی
guest

0 نظر
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
error: لینک های همرسانی مطلب پایین هر صفحه هست لطفا به اشتراک بگذارید
0
نظرت مهمه حتماً بنویس!x