حاشیه!

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه

من از مردمان بی‌حاشیه خوشم می‌آید. اما گاهی حاشیه، متن را نمایان می‌کند و گاه متن، با حاشیه جذاب‌تر می‌شود.
حتی یک فرش بدون حاشیه، ترنجی است تنها، که به چشمی گیر نمی‌دهد تا چشمگیر شود.
همه‌ی ما حاشیه داریم. گاهی یکی پُررنگ‌تر از متن می‌کندش یکی کمرنگ‌تر.
حاشیه، ساحل شنی دریاست در متن آب‌های مواج.
حاشیه، حدفاصلی بین متن دیگری و متن خودت است.
حاشیه، بُرشی از خط افق است برای دیدن غروب آفتاب.
همه حواشی داریم حواشی شخصی، فکری و …
هر متنی حاشیه لازمست وگرنه می‌چسبد به شیرازه‌ی وجود که در گذر زمان پاره و پوره خواهد شد و هم ناخواندنی..
من با مردمان حاشیه‌دار میانه‌ی بدی ندارم. شاید مشکلم با حاشیه‌سازان است. کسانی که حاشیه دارند اما حواشی بیشتری را آنقدر می‌بافند که نمی‌فهمی از کجایشان متن فرو می‌ریزد و از کجایشان حاشیه، شروع می‌شود؟

0 0 رای
امتیازت به این مطلب؟
عضویت در سایت
اطلاع رسانی
guest

0 نظر
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
error: لینک های همرسانی مطلب پایین هر صفحه هست لطفا به اشتراک بگذارید
0
نظرت مهمه حتماً بنویس!x