پلیس ماشینم را خواباند، فقط بخاطر عدم رعایت حریم ۱۵ متری تابلوی شیر آتشنشانی! برای حضور در یک جلسهی نیم ساعته، ۳ روز درگیر بیرون آوردن ماشینم از پارکینگ شدم. من فقط ۳ متر کمتر پارک کرده بودم و در فاصلهی اندکی که رفتم و بازگشتم، ندیدم که چطور جرثقیل به این سرعت آمد و آن را با خود برد!؟ مگر آن که جایی کمین کرده باشد که البته همینطور هم بود!
—–
روزی که میخواستم خودرو را بیرون بیاورم، با کُت و شلوار رفتم چون بعدش میخواستم بروم جلسهی دیگری. داخل پارکینگ یک سگ شکاری دیدم، بلند قامت، با بدنی سیاه سیاه که در گرمای تابستان دهانش باز بود و زبانش آویزان. اندکی میچرخید، سپس سر در تشت آب میکرد جرعهای آب مینوشید و دوباره نگهبانی میداد. تمام این مدت آب دهانش از زبان آویزانش جاری بود. چشمانی قهوهای داشت و بسیار پُرجذبه و پُرابهت بود. مرتب دوروبر صاحبش میپلکید. اگر چاردست و پا راه نمیرفت همقد من میشد! همیشه سگ دوست داشتم و دارم اگرچه هیچوقت از سگ نگهداری نکردم. اصلاً محلی برای سگ داشتن سخت است. محلی برای یافتن چنین سگی هم سختتر. درگیر محل و سگ بودم که گفتند باید دقایقی منتظر بمانم.
——
فرصت بطالت در پارکینگ را سعی کردم با آن سگ گرم بگیرم تا برگهی ترخیص خودرو را دریافت کنم. آنجا هم سگ بود، هم محل سگ! با دقت تمام بدن و حرکاتش، چشمهای زیبایش، زبان بسیار نازک و درازش را از نظر میگذراندم. نشستن کنارش و نوازش کردنش، حس خوبی به هر دوی ما میداد.
با کُت و شلوار سیاه، روی صندلی سیاه بر آسفالت سیاه در کنار سگی سیاه نشسته بودم زیر تابش سوزان آفتاب، که اگر صورت من و زبان آن سگ و دستهی استیل صندلی بیرون نبود، هم اشیا، هم حیوان و هم انسان همگی شبیه هم شده بودیم و در هم گم بودیم!
از سر نزدیکی زیاد، حس کردم میتوانم کمی با او شوخی هم بکنم. به آرامی پایم را روی دستش گذاشتم در حد نوازش؛ ناگهان سگ، خشمگین شد از جا پرید و انگار که به غرورش توهین کرده باشم، تشر وحشتناکی بهم زد که دقیقاً قالب تهی کردم. پارسکنان، ناسزا میگفت منتها به زبان سگی.
صاحب سگ آمد و گفت:”اذیتش کردی؟”
گفتم:”نه بابا فقط پامو خیلی آروم گذاشتم روی دستش.”
گفت:”پس تو به چی میگی اذیت!؟”
جوابی نداشتم فقط شرمنده بودم. شرمندهی صاحب سگ نه؛ بلکه شرمندهی خودِ سگ شدم. آن سگ دیگر حتی اجازه نزدیک شدن و نوازش را به من نداد و کاملاً نگاه جذابش را ازم گرفت. تا وقتی که ماشین را از پارکینگ خارج کردم محل سگ هم به من نگذاشت!