

من هادی احمدی هستم؛ نویسنده، شاعر و مدرس ITIL.
بهشدت وسواس دارم روی سبک منحصر نوشتن، معنا و پیام!
اینجایی که هستید وبسایت من است؛ وبسایت شاعری بنام سروش که بهمنظور به اشتراکگذاری آثار، ایدهها، مقالات، دانستنیها و تجربیاتم ایجاد شده. هر صفحهاش، داستانی منحصر به فرد دارد و نگاهی عمیق و چند بعدی را داراست که بیپروا نوشتمش؛ از مطالب آموزندهی تخصصی در حوزهی فناوری اطلاعات و ITIL گرفته تا روزنویسهای دغدغهوار، صفحاتی از کتابهایم، اشعار و…
اینجا مکانی است برای کشف، یادگیری و آگاهی؛ شما را از دانستیهایم بینصیب نمیگذارم پس مرا از نظراتتان بینصیب نگذارید. حرفهای تازهای دارم که بسیاری از آنها را نوشتهام و خواهم نوشت. حرفهای مگو، حرفهای بیپروا، تابوهای شکستنی!
بیصبرانه منتظرم تا ببینم این نوشتهها چه کمکی به شما کرده؟




سمیه:"من از نوشتهها و دیدگاهاتون خیلی خوشم میاد... همیشه مطالبتون رو دنبال میکنم میشه باهم دوستی نزدیکتری داشته باشیم؟"
من: "لطف داری؛ بله چراکه نه. دوستی نزدیک، نزدیکی به خود آدمیه."
سمیه:"میدونم چندسالتونه، از خودم بگم برات؟"
من:"بفرما."
سمیه:"من آذرماهیام و ۳۵ سالمه - یعنی ۸-۷ سالی ازت کوچیکترم. نمیدونم ۳۵ سن زیادیه یا نه؟ ولی من مجرد موندم. آدم مورد علاقهمو پیدا نکردم. اینم چندتا عکس از خودم."
من:"بله خیلی هم عالی. از دیدن چهرهتون خوشوقتم."
سمیه:"نمیخوای تو هم چندتا عکس از خودت...
بومیان ایرانِ باستان، خواسته یا ناخواسته، از آغاز نوعی شاهمحوری در ساختار باور و جامعه داشتند. در آغاز، فرمانروایان را نمایندگان یا برگزیدگان خدایان میدانستند (چنانکه در تمدن ایلام چنین بود). بعدها پرستش خدایان طبیعت و ایزدان چندگانه گسترش یافت (مانند میترا، آناهیتا و اهورامزدا). سپس، شاهان خود را برخوردار از فرّه ایزدی دانستند که فرمانروایی آنان جنبهای الهی دارد (دورههای مادی و بویژه هخامنشی). در برخی دورهها، این پیوند میان قدرت و الوهیت چنان تنگ شد که...
و هزاران مطلب منحصر و یکتا را از این شیدای نوشتن بخوانید….
