داستان من
رزومه
کتابها
تمامی آثار
گزیدهی اشعار
نگارخانه
آواها
ادبیات داستانی
واژهگردان
موجه در جمع توجیه
آدم حسابی
آدم عوضی
گفتم گفت
نشانههای پنهان
زندگینامه هادی احمدی
رازهای معبد آنا
مهسا امینی
گزیدهی اشعار
کازیو
تماس با من
ژن، ژیان، ئازادی : زن، زندگی، آزادی
19 آذر 1401
قانون بیاساسی!
جنایات پیدرپی نظام، کاری کرده که حتی حامیانش را هم به سکوت واداشته؛ حتی خجالت میکشند از اقدامات وحشیانهاش طرفداری
[…]
18 آذر 1401
بالارو!
تمام مدیران میانی و سرپرستانی که میشناسم و با دیکتاتوری مدیران ارشد سازمان در کوبیدن نیروها، خوردن حق آنان و
[…]
18 آذر 1401
برج داوود!
شنیدم آغایان از ترس فروپاشی قریبالوقوع نظام، بدنبال پناه گرفتن در ونزوئلا هستند اینکه چقدر میبرند و چقدر باج میدهند
[…]
18 آذر 1401
شاعر اهل بیت!
قدیما مادرم میگفت:”خاک بر سرت این دریوریا چیه مینویسی!؟ عاقل باش، یه چیزی بنویس سه سوت بکشنت بالا؛ از چیزی
[…]
17 آذر 1401
زورو!
سرهنگ مرا به کناری کشید و گفت:”شنیدم دست به قلمت خوبه! میتونی یه مقاله بنویسی راجعبه مهدویت؟ دخترم آخه میخواد
[…]
16 آذر 1401
وانمودی!
سالها پیش، مشتاق هیپنوتیزم بودم. کتابهای قطور و کاهی که وقتی ورق میخورد آمادهی پودر شدن بود را میخواندم. از
[…]
ادامه...