داستان من
رزومه
کتابها
تمامی آثار
گزیدهی اشعار
نگارخانه
آواها
ادبیات داستانی
واژهگردان
موجه در جمع توجیه
آدم حسابی
آدم عوضی
گفتم گفت
نشانههای پنهان
زندگینامه هادی احمدی
رازهای معبد آنا
مهسا امینی
گزیدهی اشعار
کازیو
تماس با من
ژن، ژیان، ئازادی : زن، زندگی، آزادی
16 آذر 1401
وانمودی!
سالها پیش، مشتاق هیپنوتیزم بودم. کتابهای قطور و کاهی که وقتی ورق میخورد آمادهی پودر شدن بود را میخواندم. از
[…]
16 آذر 1401
شکنجهگر!
همهی حامیان این حکومت آدمهای بدی نیستند. حتی چند رفیق این تیپی هم دارم. انصافا جزو دوستان بسیار خوبم هستند.
[…]
15 آذر 1401
توبهی گرگ!
همدانشگاهیی داشتم که روزها درس میخواند و شبها به سختی توی یک رستوران کار میکرد؛ بسیار آدم صرفهجو، اقتصادی و
[…]
15 آذر 1401
گِلآرام!
گفت:”بچه میگم بشین سرجات؛ عزیزمُرده، گِلآرام بگیر یه دقه. آخه نمیگی بری توی خیابون بگیرِنت بندازنت زندون کی دَرِت میاره!؟
[…]
14 آذر 1401
خامهی فاسد!
چیزی که فاسد شده، فاسد است. اگر آن چیز، منکر این فسادست بخاطر این است که از بس با فساد
[…]
13 آذر 1401
بنیعزرائیل!
این خیزش نه سر دارد و نه ته؛ جنبش بی سر و ته، نه زمان خاتمهاش قابل فهم است و
[…]
ادامه...