اگرچه تعریف مشخصی و دقیقی برای حجم و اندازه داستان کوتاه در جهان تعریف نشده، اما بر اساس مفهوم Short Story داستان های کوتاه من از 1 پاراگراف تا حداکثر 10 صفحه است و هنوز حتی از میزان هم تجاوز نکرده، سعی دارم تا مباحث عمیق فلسفی جهان غرب و شرق و تمامی یافته های خود را که طی بیش از 10 سال مطالعه حاصل شده در قالب داستان های کوتاه به سمع و نظر شما برسانم، کم و کسر و ضعف ادبی بجای شعف حس و حال اگر دیدید به قلب بزرگ و نگاه بینای خود بر من ببخشید.

8 مهر 1398

پارادوکس

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه گفت:”به‌به دوست بزرگوار، دبیر انجمن ادبی نویسندگان!” گفتم:”درود بر شما مستفیض‌مون کردید تشریف آوردید به دورهمی ادبی ما” گفت:”خواهشم می‌کنم، […]
8 مهر 1398

سرمایه‌های سازمان!

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه گفتم:”آقای رئیس اجازه هست داخل بشم!؟” گفت:”بیا توو.” گفتم:”راجع به حقوق و دستمزد کارکنان مجموعه می‌خواستم چند لحظه‌ای وقتتون رو […]
7 مهر 1398

حال خوب

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه گفت:”اهل مشروب هستی!؟” گفتم:”هرگز نبودم!، من اصولا با چیزی که حال طبیعی من رو غیرطبیعی کنه و به هم بریزه، […]
2 مهر 1398

تبعیض جنسیتی

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه گفت: “میخوایم یه گروه تشکیل بدیم برای مبارزه با تبعیض جنسیتی…!” گفتم: “چه خوب، منم هستم.” باز گفتم:” قراره دقیقا […]
26 شهریور 1398

بشر در این دنیا چه کرد؟

مدت زمان مطالعه: 2 دقیقه گفتم: “بشر در این دنیا چه کرد؟” گفت: ” داد از مظلومی نستاند؛ اما برای داد و ستد، پول را […]
15 شهریور 1398

دنیادوست

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه گفت:”داری چیکار می‌کنی؟” گفتم: “نذر دارم!” و باز گفتم: “اعتقاد چیز خوبیه، یه حس حمایت و برخورداری از نیروهای ماوراییه…” […]
12 شهریور 1398

آشنایی با خانم…

مدت زمان مطالعه: 3 دقیقه با خانمی آشنا شدم که تحصیلات فوق‌دکتری مغز و اعصاب داشت، یک ایرانی ساکن کانادا که تحصیلات عالیه‌اش را آنجا […]
12 شهریور 1398

اجاق گاز!

مدت زمان مطالعه: 2 دقیقه آخر هفته بود یک روز تابستانی بسیار دلچسب، پدر خانواده، صبح، پس از لذت شبانه با همسر و استراحتی مناسب […]
3 شهریور 1398

۴ پرده از شغل تو!

مدت زمان مطالعه: 2 دقیقه ¶ پرده‌ی اول به سرعت از کنارت رد می‌شد و معمولا جواب سلام‌ات را نمی داد. وقتی جلوی پای‌اش بلند […]
31 مرداد 1398

آخرین نفر

مدت زمان مطالعه: 6 دقیقه دهه‌ی شصت دردناک‌ترین، بی‌امکانات‌ترین و سخت‌ترین دوره‌ی گذار از زندگی ما اکثر ایرانی‌هاست بخصوص اگر در شهرهای غربی و مرزی […]
23 مرداد 1398

مَلی و بزرگ‌پاچ!

مدت زمان مطالعه: 7 دقیقه نامش “سکینه‌خاتون” بود اما همه صدایش می‌کردند: “بزرگ‌پاچ” یعنی دختر ترشیده… ، اوایل اگر کسی به این نام صدایش می‌کرد […]
21 مرداد 1398

توجیه!

مدت زمان مطالعه: 4 دقیقه او نگهبان ساختمانی بود که مطب من در طبقه چهارم آن قرار داشت، جوانی بسیار مودب و کاربلدی بود، بیچاره […]
20 مرداد 1398

مقید به زمان

مدت زمان مطالعه: 4 دقیقه بسیار سعی میکنم همیشه مقید به زمان باشم و به زمان دیگران هم احترام بگذارم، بارها شده سبب آزار خودم […]
20 مرداد 1398

شیب تند!

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه رسیدیم سر بالایی، تابلو زده بودند: “با دنده سنگین حرکت کنید!” پس از طی چندصد متر سربالایی به سرازیری رسیدیم […]
5 مرداد 1398

رشی‌خان

مدت زمان مطالعه: 4 دقیقه به یکی از “گنده لات‌های زندان” که محکوم به حبس ابد بود یک کیف چرمی نو دادند که داخل آن […]
4 مرداد 1398

پایان…

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه گفت: “آفرین، تلاشت خیلی خوب بود، ادامه بده، داری نزدیک می شوی….” گفتم: ” به کجا ؟” گفت:” به پایان […]
31 تیر 1398

بُت‌تراش

مدت زمان مطالعه: 6 دقیقه بُت‌تراش بود. مردم به چشم یک برگـزیده، به او می‌نگریـستند. اما برگزیده نبود؛ فقط نقشـی از خـدا را بر پیکر […]
30 تیر 1398

دفتر رؤیاها

مدت زمان مطالعه: 2 دقیقه روزهای تلخ و یکنواختی بود و او خاطرات هر روز را در دفتری می‌نوشت تا بعدها آن‌ها را بخواند. اما […]
30 تیر 1398

خدای سرخ‌پوستی

مدت زمان مطالعه: 2 دقیقه او را از کشتی غرق‌شده‌ی ملوانان اسپانیایی در سواحل سرزمین خود یافتند که روی ساحل شنی، بی‌حال افتاده بود. پس […]
30 تیر 1398

خو کرده به تاریکی

مدت زمان مطالعه: 2 دقیقه مرد کوری سر راهم سبز شد. زیبایی یک صبح دل‌انگیز پاییزی با رنگ‌های چشم نوازشْ باعث شد تا یک لحظه، […]
error: لینک های همرسانی مطلب پایین هر صفحه هست لطفا به اشتراک بگذارید