منطق فابیوس ماکسیموس را بخوبی میتوان در رابطهی آمریکا و جمهوری اسلامی دید؛ هر دو مداوم این نقش را بازی میکنند اما در دو سطح متفاوت و با هدفهای متضاد.
×××
کارتاژ در شمال آفریقا، نزدیک تونس امروزی، شهری بود با ارتشی تندرو و خشن.
هانیبال، فرماندهی کارتاژی، با فیلها و سپاه قدرتمندش وارد ایتالیا شد و رومیها را تهدید کرد. ولیکن روم، بهرغم تهدید مستقیم، از نبرد بزرگ و تصمیمات شتابزده خودداری کرد. فابیان یا (فابیوس فرماندهی رومی) بجای جنگ، روش جدیدی بکار برد:
یعنی از نبرد مستقیم با هانیبال پرهیز کرد و بجای آن، سپاه کارتاژ را تعقیب و آزار میداد، منابعش را تخریب میکرد و زمان میخرید. با این روش، هانیبال به تدریج خسته شد و سپاهش تحلیل رفت و درنهایت روم توانست بدون ریسک، در یک نبرد ساده سرانجام پیروز شود...
این روش به "استراتژی فابیانی" معروف شد: صبر، فرسودن دشمن، پرهیز از حملهی مستقیم و انتظار برای فرصت مناسب. در آخر کارتاژیان تضعیف شده بدست رومیان، بشکل کاربرات ژیان شدند 🙂
از فابیوس بعنوان "قهرمان صبر" در تاریخ یاد میشود چیزی شبیه همان صبر ایوب خودمان 🙂
×××
آمریکا از زمان انقلاب ۵۷ بجای حملهی مستقیم، سیاست فرسایشی و تدریجی در برابر ایران درپیش گرفته. حتی این همکاری اخیرش هم در حملهی اسراییل در عین مستقیم بودن، نامستقیم بود؛ چراکه یک حملهی نظامی تمامعیار پرهزینهست. پس تحریم، انزوا، و مهار منطقهای را انتخاب کرد. از طرفی جنگ روانی، رسانهای و اقتصادی را جایگزین نبرد نظامی کرد تا نظام از درون تحلیل رود.
هدف آمریکا نابودی سریع نیست، بلکه فرسودن ساختار، کاهش کارایی، و انباشت نارضایتی داخلیست. یعنی دقیقاً همان کاری که فابیوس با هانیبال کرد: نمیجنگید تا پیروز شود صبر میکرد تا دشمن از پا بیفتد.
×××
جمهوری اسلامی هم به نوعی فابیانیست؛ با کلیدواژههای "صبر استراتژیک"، "نه جنگ نه مذاکره"، "مقاومت" و لفت دادن سالها ملاقات برای یک توافق برجامی و تعلل در برابر پیشنهادها، یکجور عقبنشینی ظاهری کرده ولی هستهی قدرتش را همچنان حفظ شده دارد.
بعلاوه از صبر انقلابی و انگولگکاری نیروی نیابتی در لبنان، یمن، عراق، سوریه گرفته تا دیپلماسی هستهای، همگی نشان میدهد که روشش بازی درازمدت و فرسایشی است تا اسراییل و آمریکا را خسته کند یا هزینههایشان را بالا ببرد و زمان بخرد تا نابود نشود.
×××
این یعنی هردو فابیانِ متقابل، جنگ را به زمان سپردند. آمریکا میخواهد ایران را در فشار مداوم خسته کند؛ ایران میخواهد با تابآوری، نشان دهد که ککش نمیگزد.
×××
در واقع، تقابل فعلی نه جنگ کلاسیک است و نه صلح؛ بلکه یک فابیانیسم دوطرفهست. و شاید بزرگترین سؤال این باشد:
کدامشان زودتر از صبرِ خویش خسته میشوند؟
اینسو یک کشور فرسوده هست با رهبر کلهشق پیر و صبور، آنسو یک ارتش قوی و پولدار با ترامپ کلهشق و عجول...
×××
برای ترامپ هم هزینه مهم است هم زمان؛ بااینکه خوب میداند طرف هانیبالی مقابلش، آنچنان ضعیف شده که به یک تلنگر هم فرومیپاشد...
پس چرا تلنگر نمیزند؟...
همچنان که عاقبت رومیان بر کارتاژیان غلبه کردند این اتفاق هم بزودی برای ما میافتد...
هانیبال دیگر توانی ندارد اما گویی ضربهی نهایی هنوز از منظری دیگر، پرهزینه است!
www.Soroushane.ir
