من از آسیب زدن به یک مورچه هم واقعاً گریزانم.
با اینحال بچه که بودم با سنگ زدم چشم زاغی را قرمز کردم. بعدش نشستم برایش گریه کردم 🙂
روی موشی پناه گرفته در کفشم، نفت ریختم. ازاینکه در نفت خفهاش کردم تا مدتها خوابم نمیبرد.
با یک سوسک خفن باشگاهی، کشتی گرفتم و پشتش را به خاک مالیدم. ولی افتخار چندشآوری داشتم.
×××
آن حرکات مربوط به کودکی بود؛ البته بجز سوسک.
بااینحال هنوز هم از آزار یک مور گریزانم...
من قادر به خراشیدن بدن هیچ حیوان و انسانی نیستم، حتی نسبت به گیاهان هم چنین احساسی دارم.
اما در بُعد انسانی شدیدتر. حتی به اندازهی آمپول زدن.
اگرچه آمپول زدن بقصد آسیب نیست و برای تزریق دارو است اما وقتی آنرا بدست میگرفتم، دستم میلریزد.
چطور میشود بدن انسانی را سوراخ کرد؟ حتی به نیت خوب؟
این یک بحث فلسفی است.
×××
بقول کانت در این نگاه، نیت خوب، عمل را پاک میکند حتی اگر منجر به آسیب شود.
بعبارتی ما نیازمند سنگدلیِ هستیم ولی اگر نیتت خوب باشد مشکلی نیست. اما او اسمش را سنگدلی نگذاشت بخاطر حفظ ظاهر و ملاحظات فلسفیاش!
با اینحال جراح مجبور است بدن را ببُرد تا زندگی، نجات یابد.
پرستار سوزن را فرو میبرد تا دارویی وارد شود.
مادر، کودک را لحظهای محکم نگه میدارد تا واکسن زده شود.
نه از روی بیرحمی؛ از روی رحمِ فعال. ولیکن این رحم فعال هم یکجور بیرحمیست!
×××
به لطف همسرم که آمپولزن قهاری است من نیز آمپول زدن را آموختم-تا برای این موضوع ساده، انتظار بیخود نکشیم(البته فقط تزریق ویتامین نه هر چیزی)
اما هنوز شهامتش را نداشتم. چون زیادی دلرحم و رئوف بودم. دلم میلرزید بدن کسی را سوارخ کنم ولو با نیت خوب و حتی نتیجهی خوب!
برای این که بتوانم اثر مهارت سخت (تزریق کردن) را خوب اجرا کنم باید مهارت نرم (سنگدل بودن) را هم تمرین میکردم. سنگدلی به همین میزان!
این یک دوگانگی عجیبیست: کمک در عین آسیب؛ نیت خوب در عین عمل بد؛ و تزریق درد کوچک برای دفع درد بزرگ.
کنار آمدن با این موضوع مدت زمان زیادی طول کشید. اکنون با تمام بیرحمی و سنگدلی، چنان سریع آمپول را فرو میکنم که بجز سوارخی ریز، آسیب دیگری نمیزند! اصلاً بیرحمانگی سبب سرعت و درد کمتر است! آه این چه تناقض مضحک ولی واقعیی است.
×××
گاهی مهربانی، از مسیرِ ناگزیرِ سنگدلی میگذرد!
هرچه هست من یقین دارم جراحان، سنگدلتریناند؛ یا شاعرانه بگویم: جراح مهربانیست که یاد گرفته دستش را قسیالقلب کند؛ چون اگر بلرزد، بیمارش قربانی مهربانیاش خواهد شد.
بعبارتی جراح، مهربانی را با خشونت حل میکند!
www.Soroushane.ir
