موالی و شعوبیه؛ بازگشت خرد ایرانی
ایرانیان بجهت تمدن و خرد، همواره خود را برتر میدانستند اما اعراب جاهل این را برتری نژادی میخواندند آنگونه که وقتی به ایران حملهور شدند و ساسانیان برافتاد، عقدهگشایی کردند و خود را برتر از ایرانیان نامیدند. بهمینخاطر خود را "مولا" و مردم غیرعرب (بخصوص ایرانیان) را "موالی" خطاب میکردند.
پس موالی و مولا یعنی: غیرعرب تحتسرپرستی عرب!
یکجور یتیمی و دست ترحم بر سر یتیم!
اینگونه آنان خود را برتر میدانستند.
×××
یک قرن گذشت تا جنبشی فکری و اجتماعی بنام شعوبیه (از واژهی "شُعوب")1 در ایران از سوی مسلمانان غیرعرب (بهویژه ایرانیان) پدید آمد، برای مقابله با ادعای برتری نژادی اعراب در جامعهی اسلامی.
شعوبیه فقط یک جنبش نژادی نبود؛ بلکه نگاهی عمیق وجودی به ارزش انسان داشت: و بر یک چیز تکیه کرد: اصل، "خرد" است نه "قبیله"!
این جنبش، نقدی به سنت قبیلهگرایی صدر اسلام بود و مقدمهای برای ظهور عرفان، فلسفه، و ادبیات فارسی شد.
×××
فردوسی که کمی بعد از اوج شعوبیه میزیست، در شاهنامه، بشدت به حفظ و احیای هویت ایرانی پرداخت، آنچنان که با اولین بیت از شاهنامهاش خواست بگوید اگر کسی نزد خدا برتر باشد فقط بر اساس برتری اندیشهاش است نه نژادش.
"به نام خداوند جان و خرد / کزین برتر اندیشه برنگذرد"
ازاینرو هم با شاهنامه و هم با این بیت نخست، ضمن یادآوری دلیل برتری ایرانیان، شبیه شعوبیه چنان کوبید بر دهان اعراب مسلمان که موجب زنده ماندن انقلاب تمدن ایرانی در قرنهای خفقان عربی-اسلامی شد.
×××
هویت تاریخی و فرهنگی ما ایرانیان چنان قوی و درهم تنیده است که با قرنها حکومت اعراب و مغولان و ترکان و افغانها و آخوندها بهقوت خود باقی ماند؛ حتی اگر در بحران و عزای اسلامیشان، "بخوان ای ایران"(!) را فریاد بزنند.
چون این ذات خرد در وجود ایرانیان است نه در حکومتهایی که بر آنان تحمیل شده!
×××
موالی ناممان کردند، اما با خرد و با واژههایمان، ایران را دوباره معنا کردیم!
پانوشت:
شعوبیه از واژهی قرآنی «شُعوب» (جمع شَعب) بهمعنای اقوام و ملتها برگرفته شده است. این واژه در آیهی ۱۳ سورهی حجرات آمده: «وَ جَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَ قَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا...»؛ یعنی: «شما را ملتها و قبایلی آفریدیم تا با یکدیگر آشنا شوید.» جنبش شعوبیه در دوران عباسی، واکنشی فرهنگی و سیاسی بود از سوی ایرانیان مسلمان علیه برتریطلبی نژادی عرب، با هدف بازگرداندن شأن مساوی برای غیرعربها، بهویژه ایرانیان، در ساختار اجتماعی و اداری خلافت اسلامی.