از قدیم حجاب بود البته نه با این واژه و نه معنی پوشاندن به قصد پنهان کردن سر و روی زن، که به قصد نشان دادن! بعبارتی حجاب، یک جور فخرفروشی و نمایاندن بیشتر زیبایی، ثروت و جایگاه بود؛ حتی در برخی تمدنها این پوشش خاص همزمان برای مردان و زنان نیز بود و در برخی فقط برای زنان.
×××
در بسیاری از تمدنهای باستانی، زنان جایگاه ارزندهای داشتند. آنچنان که در تمدن میانرودان یا بینالنهرین باستان اثراتی از آن را میتوان یافت. آنجایی که زنان به عنوان نمادی از ثروت، قدرت یا موقعیت، چادری سفید و نازک از حریر به سر میکردند. این حجابها از پارچههای ظریف ساخته میشد و با جواهرات تزئین میشد تا جایگاه اجتماعی آنها را نشان دهد.
به همین ترتیب، در یونان باستان، زنان در مراسم عروسی و یا روزهای خاص به نشانهی قدرت و فضیلت، کلاه میپوشیدند. در روم نیز، زنان نجیبزادگان و درباریان در مراسمات خاص و شادی، روبندهای حریری و نازکی به نام فلامئوم میپوشیدند.
بعبارتی میشود گفت حجاب، یک پوشش فاخر و یک جور لباس مجلسی بوده برای نمایاندن و نه برای پوشاندن!
×××
اما هرچه جلوتر رفتیم ادیان در تمدنها دست بردند و لفافههای فاخر تبدیل شد به پوشش ضخیم و سیاهی بنام حجاب! همانطور که پیشتر گفتم ادیان چیزی نیستند جز یک کپی دستنویس پر از غلط و غلوط از همدیگر و با تغییر در فرهنگ مردم و تبدیل فلسفهی عناصر فرهنگی به سفسطهی باورهای مذهبی! و جایگاه زن در تمام ادیان بخصوص ادیان ابراهیمی به یک انسان سطح دو یا فرودست تنزل یافت!
رویهی پوشش زنان تحت عنوان حجاب در جوامع اولیه مسیحیت نیز رایج بوده. سنت پل در نامههای خود به قرنتیان نوشت که زنان در هنگام عبادت باید سر خود را به نشانه تسلیم در برابر خدا بپوشانند(!)
×××
با این حال، با گذشت زمان این عمل در بسیاری از جوامع مسیحی محو شد، اما هنوز در میان گروههای محافظهکار مانند آمیشها و منونیتها وجود دارد. و این اتفاق در یهودیت و اسلام نیز هست. منتها اسلام بعنوان دینی که بیشتر با حجاب مرتبط است آنرا به شکل الزامآور و ممیزیواری ارائه کرده؛ آنچنان که قرآن به زنان مسلمان دستور میدهد که نقاب بر خود بکشند. و همین دستور آلت دست حاکمان و مفسران مذهبی شد تا این نقاب را به یک چادر سراسر سیاه و مقنعه مبدل و زنان را در برچسب جنسی در پستو و خفا فرو ببرند.
×××
پس حجاب یک چیز مذهبی یا بهتر بگویم اسلامی نیست اما تغییر نوع پوشش، دلیل آن و تغییر فلسفهاش، یک چیز مذهبی است! بعبارتی ادیان در تغییر ماهیت فرهنگ مردم باستان و استفاده از عناصر تمدن، در شکل دادن باورهای مذهبی تلاش بسیاری کردند و میکنند. یا واضحتر اینکه آنان یک جور ضدیت برعلیه جایگاه و زیبایی زنان را در پیش گرفتند!
×××
ادیان بخصوص اسلام و مسیحیت بهشدت در تغییر ماهیت رفتارها و تمدن و فرهنگها دستی بر آتش داشتند. ادیان خرافهساز، با ترکیب عناصر تمدن انسانی به خدا، سعی در خلق یک بدعت داشتند تا خود را خاص نشان دهند. اما این بدعت چیزی نیست جز تحقیر زن و فرهنگ.
www.Soroushane.ir