به گمان من، حمایت هواداران حکومتهای دیکتاتوری امری پیچیده و چندلایه است که از دیدگاههای مختلف میشود برخی از آنها را دید؛ بنظر پای پول در میان است ولی همهچیز پول نیست!
×××
همانطور که پیشتر شنیده بودیم و هنوز هم هست اولین دلیل آنان، داشتن احساس استقرار امنیت و استحکام است.
این یعنی برخی اعتقاد دارند که چنین حکومتی توانایی بیشتری در حفظ امنیت و استحکام کشور دارد.
ازهمینرو خود حکومت نیز تلاش بسیاری میکند تا با تبلیغات و پروپاگاندا، این احساس را تقویت کند حتی اگر خلافش ثابت شده باشد!
اما نه فقط امنیت مرزی؛ بلکه امنیت اجتماعی و اعتقادی هم.
مثلاً کسی که بداند که دیگران در ازای فروش مواد مخدر، توهین به سیستم یا مقدسات و... زندانی یا اعدام میشوند احساس خوشایندی خواهد داشت و این را یک چتر امن میبینند حتی اگر کل سیستم فاسد باشد.
×××
دلیل دوم، داشتن نگرش مثبت به وجود یک رهبری قوی است.
برخی از مردم، بدنبال رهبرانی هستند که تصمیمات قاطعانهای بگیرند و بتوانند برنامههای خود را بسرعت و قاطع اجرا کنند. آنها از نظرات و قدرت رهبری در حکومت دیکتاتوری تأثیر میپذیرند و این نوع از رهبری را برای پیشرفت کشور خود ایدهآل میدانند.
بعبارتی حتی باعلم به اینکه سایر سمتهای موجود در یک نظام دیکتاتوری، تظاهری است ولی همینکه یک نفر فصل خطاب است دلشان را قرص میکند؛ بخصوص اگر او را عالم دهر بدانند.
×××
دلیل سوم بیاعتمادی به دموکراسی است.
برخی اعتقاد دارند که دموکراسی و فرایندهای دموکراتیک نمیتوانند بخوبی مسائل کشور را حل کنند.
آنها فکر میکنند که در یک حکومت دیکتاتوری، تصمیمات بسرعت و با قدرت بیشتری اعمال میشوند و نیازی به بحث و بررسیهای طولانی نیست.
"واقعاً، چرا دموکراسی؟! همه میدونیم که در نظام تمامیتخواه، تصمیمگیریها چه کار آسونیه! فقط یه نفر، یه تصمیم، و تمام! هیچ نیازی به بحث و بررسی نیست، بزن بریم!" او آنچه را صلاح مملکت و مردم است انجام میدهد.
×××
دلیل بعدی اعتقادات مذهبی و ترس از فروریختن باورها در مواجهه با تغییرات جدید است.
چنین افرادی همواره واهمه دارند از هرچه که رشتهاند با یک طوفان فکری و نوزایی اجتماعی به یکباره پنبه شود. بنابراین قوام و دوام حکومت توتالیتر را امری ضروری برای حفظ ارزشهای مذهبی میدانند.
×××
و در آخر مزایای مادی.
برخی افراد به دنبال مزایای مادیاند که شامل قدرت، ثروت و موقعیتهای اجتماعی و سیاسی است که از طریق همکاری با حکومت بدست میآید.
آنان خوب میدانند در سیستمهای استاندارد و لیبرال به هر ننهقمری سمت و قدرت و ثروت نمیدهند. پس چه کاری است چنین نظامی برود و یک نظام دقیق و محکم بیاید؟
×××
هرچند برخی هواداران نیز هستند که منتقد حکومتند ولی همیشه دوست دارند به عناصر گرداننده، فرصت بهبود دهند.
در حقیقت انتقادشان ناشی از سهم اندک یا عدم برآورده شدن یک یا چند مورد فوق است. ولی زمان، امید و بهبود اندکاندک را حلال مشکلات کلان میدانند.
×××
این دلایل را هرگاه به هواداران گوشزد کنی اگر توی قابلمهات نگذارند کمِ کم مقاومت میکنند، چون عین حقیقت است و آنان را در برابر خودشان شرمنده میکند.
اما اگر بدانند که: ما زمانی آزادیم که در برابر خودمان شرمنده نباشیم آنگاه شاید رنسانسی اتفاق بیفتد؛ وگرنه شرمنده شدن کجا و نوزایی کجا؟
×××
راستی بادکنک هم هوادار است!
www.Soroushane.ir