پروژهی مدیریت داراییهای یک سازمان بزرگ را برعهده داشتیم...
سازمانی که از یک پیمانکار غول، تمام منابع سختافزاریاش را تامین میکرد و تا آنزمان تمام روند مدیریت داراییهایشان دستی و اکسلی بود.
کاوش خودکار داراییهای فناوری اطلاعات براساس پروتکلهای استاندارد چیزی است که در سراسر دنیا مورد توجه است.
×××
مدیر فناوری اطلاعات آن سازمان هم مصر به این پروژه بود اما...
اما مدیران مقیم آن پیمانکار بطرز عجیبی سنگاندازی میکردند؛ ابتدا فکر میکردم بخاطر حضور ماست؛ یا نپذیرفتن نرمافزاری که این کار را میکند، یا اعتماد نداشتن به روند کاوش و یا همان مقاومت بیدلیل ناشی از تغییر.
اما...
اما داستان را وقتی بدقت واکاوی کردم چیز دیگری یافتم.
مشکل ترس از افشای مشخصات سختافزار تجهیزات بود؛ ترس از افشای اقلام جعلی، اغراقشده یا خارج از قرارداد؛ بخصوص بابت دوربینهای شبکه و سرورها.
ترس از افشاگری و تضاد منافع که توسط آن فرایند و آن ابزار لو میرفت...
بنظر تا جایی که میشد تجهیزات اسمی و واقعی (با مشخصات سختافزاری اندک و با هزینهی بالا) را با مشخصات بالا به کارفرما انداخته بودند...
اما آیا مدیر کاری میتوانست بکند؟
نه!
او فقط درخواست این پروژه را داشت ولی در عمل قدرتی برای پیشبردش نداشت...
×××
بطرز عجیبی آن پیمانکار چنان در ارکان زیرساخت، امنیت و ساختار آن سازمان ریشه دوانده بود که حتی هر اقدام یا حرفی اگر علیهاش زده میشد میتوانست تبعات سنگینی داشته باشد.
این سازمان از آن جاهایی بود که کارفرما، خودش انگار هیچکاره بود...
در آخر پروژه ناتمام شد و از مدار، خارج!
×××
چنین تجربهای برای من و همکارانم نه فقط بعنوان یک پروژهی ناتمام، بلکه درسی بود دربارهی عمق نفوذ منافع پنهان و سکوتهای اجباری.
وقتیکه پیمانکار، صاحبخانه است و اکسلهایی برای پنهانکاری باید همواره وجود میداشت...
×××
مدیریت دارایی فناوری اطلاعات ITAM، اگرچه در ظاهر، امری فنیست، اما در عمل، برخوردیست با لایههای پنهان قدرت و سواستفاده در سازمانهای بزرگ با یک پیمانکار بزرگتر و تحمیلی.
وقتی کسی نخواهد یا نپرسد:"این تجهیز دقیقاً کجاست؟ چرا اینقدر گران است؟ مگر چه کانفیگی دارد؟" یعنی سؤال کردن، خودش به یک جرم تبدیل شده!
www.Soroushane.ir