درک مطلب برخی از آدمها، آدمی را میبرد به یاد نخستینیان.
گویی اینهمه کتاب و فیلم و تکنولوژی و ارتباطات و علم و شفافسازی و این همه گذر زمان و تمدنهای گوناگون، بیهوده بود...
همه چی واضح، همه چی شفاف؛ اما طرف فقط و فقط بخاطر خودنمایی که شده، بخاطر یار کشی، بخاطر همسویی با یک جریان، بخاطر سکوت نکردن، بخاطر مصادره به مطلوب کردن و یا حتی بخاطر اینکه آن مطلب، باورهایش یا نوشتههای پیشیناش را دستخوش لرزش خواهد کرد کاری میکند که نشان دهد از درک مطلب فعلی عاجز است.
اما در این حال هرگز عجز خود را نشان نمیدهد بلکه با قدرت و بغضِ تمام به تو میتازد تا کم نیاورد.
اولین نشانهی عجز و ناتوانیاش در درک نیز، نه سکوت است، نه پرسش...
بلکه فقط توهین است.
×××
و شاید این نوشتهی من هم، خود توهینیست از سر عجز!
عجز از فهماندن یک حقیقت ساده به کسی که میکوشد با نفهمیدنش،
مرا دوباره به یاد نخستینیان بیاندازد...
www.Soroushane.ir