گفت:"آدمها وقتی بزرگ میشوند پختهتر میشوند و اشتباه نمیکنند."
گفتم:"اتفاقا برعکس، ما هر چقدر بزرگتر میشویم اشتباهاتمان هم بزرگتر میشود."
گفت:"پس تجربه اینجا چه نقشی دارد!؟"
گفتم:"تو تجربهی چیزهایی را داری که یکبار با آن روبرو شدهای، در هر سنی که باشی چیزهای جدیدی را تجربه خواهی کرد که تا پیش از این با آن روبرو نشدهای."
گفت:"ولی یک پیرمرد یا پیرزن اشتباهات یک جوان را مرتکب نمیشود!"
گفتم:"این درست است و همچنان که آنها در عوض، اشتباهاتی را مرتکب میشوند که یک جوان مرتکب نمیشود!"
گفت:"چطور!؟"
گفتم:"همیشه حماقتها و تصمیمات ناآگاهانه در اندیشه و رفتار و گفتار ما وجود دارند منتها در هر سنی به شکلی ظاهر میشوند. فقط ارزشهای ذهنی هستند که طبق منافع شخصی ما دائماً در حال تغییراند. وقتی به ۴۰ سالگی رسیدیم به حماقتهای سادهی خود در چهل سال پیش میخندیم، آنگاه که مسّنتر میشویم میفهمیم که زندگی، همان ۴۰ سال حماقت ساده بود!"