بیمار و پزشک!

هادی احمدی (سروش):

مردی، سرگیجه داشت. متخصص گوش و حلق و بینی گفت:"مایع گوش میانی‌ات تکان خورده، باقاطعیت اعلام می‌کنم که مشکل از آن است." کلی دارو نوشت و در نهایت شستشوی گوش را تجویز کرد. اما مشکل سرگیجه همچنان پابرجا بود. یک دکتر عمومی گفت:"سِرُم بزن!" و زد خوب شد!

---

خانمی، دست‌اش درد می‌کرد و گاهی بی‌اختیار می‌شد و انگشت‌هایش خود بخود می‌پرید. متخصص گفت:"با اطمینان کامل عرض می‌کنم مشکل کش آمدن تاندون‌های دستت است."یک آمپول در دستش تزریق کرد و در آخر دستش را گچ گرفت! یکماه دستش توی گچ بود اما خوب نشد. نزد متخصص مغز و اعصاب رفت او گفت:"عصب گردنت مشکل دارد." کلی سوزن کرد توی گردن بیمار، در نهایت خوب نشد. نزد یک دکتر عمومی رفت، او یک ورق قرص ویتامین D نوشت. بیمار خوب شد!

----

دختری، مدتی چشم‌هایش تار می‌دید و شقیقه‌اش به شدت درد می‌کرد. متخصص داخلی گفت: "قطعاً میگرن است." با کلی دارو و آزمایش، خوب نشد. چشم‌پزشک گفت:"این مشکل از عصب چشم است."کلی آزمایش‌های چشمی و دوای چشم نوشت، خوب نشد. نزد متخصص مغز و اعصاب رفت، گفت: "مشکل عصبی دارید." صدها قرص روان‌گردان نوشت بی‌آنکه خوب شود افسرده و گوشه‌گیر نیز شد. ناگهان دلتنگ می‌شد و می‌زد زیر گریه. یک دکتر عمومی، گفت:" آن داروها را نخور. آنها برای روانی‌هاست! بجای‌ آنها، یک قوطی قرص آهن بخور" خورد و خوب شد.

----

آن یکی گلوی‌اش باد کرد. متخصص عروق گفت:"صددرصد تیروئید دارید." دهها قرص نوشت برایش نه تنها خوب نشد به دردی که داشت ریزش شدید موهایش هم اضافه شد و گرفتگی گلوی‌اش نیز بیشتر شد. یک دکتر عمومی گفت:"برای درمان ریزش مو، قرص تیروئید نخور" نخورد هم گلویش خوب شد هم ریز موهایش متوقف شد!

-----

پسری دستش که شکست، از بس به دکتر مراجعه نکرد دستش باد کرد و تا کتف‌اش سیاه شد. متخصص ارتوپد به پدر آن پسر گفت دیر آوردیدش. باید دستش قطع شود. اتاق عمل را برای قطع کردن دست آماده می‌کنیم اما چندساعت دیگر مراجعه نمایید. در همان حین، پدر و پسر ناراحت و غمگین باید چندساعت منتظر می‌ماندند از داخل بیمارستان به حیاط آن و سپس تا دم در رفتند. یک مرد واکسی در آن حوالی پرسید:"چرا ناراحتید؟" پدر گفت:"دست پسرم شکسته، می‌گویند باید دستش را قطع کنند منتظریم این کار را بکنند." گفت:"خدا خیرت بدهد این چه حرفی است! من یک شکسته‌بند می‌شناسم قبل از جراحی بیا برویم نزدش. امتحانش بی‌فایده نیست." شکسته‌بند دست‌ پسر را جا انداخت و آتل بست. چند روز بعد دست پسر خوب شد!

--

این تخصص نیست که بیمار را به نتیجه می‌رساند کسی که تخصص دارد مشکل را فقط از دید آن تخصص می‌بیند. همیشه کسانی هستند که دنیا را از ابعاد مختلفی می‌بینند و راحتر به پاسخ می‌رسند. شاید یک دکتر عمومی، تخصص کاملی در حوزه‌ی خاصی نداشته باشد اما لااقل هنرش دیدن مشکل از زوایای مختلف است زیرا پاسخ بسیاری از مشکلات، بسیار ساده هستند! روش حل مسئله چیزی است که متاسفانه اغلب پزشکان بلد نیستند. به امراض و دردها باید به دید یک مشکل نگریست تا بتوان برایش راه‌حل بجایی در نظر گرفت. آنکس که بر آموخته‌های تک‌بعدی متمرکزست قادر به حل مسئله نخواهد بود. یک مسئله‌ی جسمی و روحی، هرگز تک‌بُعدی نیست.
تمامی این روایتها را از نزدیک و به عینه دیدم اتفاقاتی که ساده‌ترین راهکار و کم‌هزینه‌تر، سریع‌تر و کم‌دردترین را می‌توانست به‌دنبال داشته باشد. تصور کنید یک تشخیص نادرست می‌تواند زنی را روانی کند، دختری را کچل کند، دست پسری را قطع کند و پرده‌ی گوش بیماری را پاره و یا ماه‌ها بیمار را از کار رو زندگی بیاندازد. حتی خطر جانی به دنبال داشته باشد! درمان تجویز کنید نه درد بیشتر! این هزینه نیست که بر دل بیمار سنگینی می‌کند بلکه نتیجه نگرفتن از یک تجویز نادرست است. قسم بخورید فقط پزشک باشید. پزشک حل مسئله. وگرنه دارا بودن بُرد تخصصی از فلان و بسان کشور، بیمار را درمان نمی‌کند. بی‌اعتمادی را پزشکان می‌سازند نه بیماران!

تردیدی نیست که وجود دکتر خانواده، وجود پرونده‌ی کامل سابقه‌ی پزشکی بیمار و مراجعه‌ی چند سطوحی از سطح پایه تا پیشرفته و آزمایشات دقیق ، بهتر بیمار را به نتیجه برساند. این بدن بیمار است که درد می‌کند نه بدن پزشک! پزشکی خوب است که درد را بفهمد وقتی درد را نفهمی درمان هم ممکن نیست!

0 0 رای
امتیازت به این مطلب؟
عضویت در سایت
اطلاع رسانی
guest

0 نظر
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
error: لینک های همرسانی مطلب در سمت چپ صفحه هست دوست داشتی به اشتراک بگذار!
0
نظرت مهمه حتماً بنویس!x