مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه

تازه به بلوغ رسیده بود، سینه‌ریز!

#کاریکلماتور #واژه_گردان

پانوشت:

بلوغ شاید زیباترین اتفاق فیزیک بدن هر انسانی باشد که قدم می‌گذارد به دنیایی تازه، برای لمس مسیری نو و برای مواجهه‌شدن با اتفاقات ناشناخته اما به‌شدت خواستنی. یک گام فراتر از کودکی و یک گام کمتر از بزرگی، بینابینی از شیطنت‌های کودکانه در دایره‌ی مبهمی از بزرگی و آینده. بلوغ، حس تاز‌گی است، بزرگترین نقطه‌ی عطف مابین تولد و مرگ در طول خط عمر. بلوغ، چشیدن طعم‌های جدید است بی‌آنکه کام از آن سیر گردد. بلوغ، اندازه زدن اندام است برای پوشیدن لباس آرزوهای پُرخطر. برای تن سپردن به پایان کودکی! بلوغ، سر برآوردن از پیله است به امید پروانه‌شدن. بسیاری زودتر از آنچه که باید بالغ می‌شوند و بسیاری دیرتر. در هر حال اتفاقی است که دیر و زود می‌افتد و پیکره‌ی وجود هر دختر و پسر در غایت در هیبت زنانگی و مردانگی گرفتار می‌شود اما این راه، ابتدای بلوغ فکری نیز هست با این تفاوت که بسیاری تا انتهای عمر به بلوغ فکری هم نمی‌رسند و بسیاری حتی زودتر از بلوغ جنسی بدان می‌رسند. این بدترین اتفاق است. آنجایی که نباید بزرگ بود، بزرگی می‌کنی و آنجایی که نباید کوچک بود، کودکی!. همین نقصِ ارتقای بی‌موقع یعنی تغییر در زمان نادرست و این به مثابه‌ی دهها آسیب است…

0 0 رای
امتیازت به این مطلب؟
عضویت در سایت
اطلاع رسانی
guest

0 نظر
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
error: لینک های همرسانی مطلب پایین هر صفحه هست لطفا به اشتراک بگذارید
0
نظرت مهمه حتماً بنویس!x