گلدان

او از ریاضیات زیاد می‌دانست، ریاضیدان شد، من خوشحالم که گُلدان نشدم!

#کاریکلماتور #واژه_گردان

پانوشت:

حتی اگر روزی دست به نوشتن آنچه که آموخته‌ایم نزنیم. حتی اگر آنرا بر زبان نیاوریم. در هر حال هر کدام از ما مرجعی از داده‌ها هستیم. گاه صامت و گاه ناطق. ذهن ما شبیه یک مخزن داده‌ است پُر از تمامی پارامترها و مقادیری که در جداولی با هم در ارتباطی چند سویه‌اند و از سویی بسیارند آن جداولی که فقط با یک جدول از اتفاق خاص در ارتباطند. شکی نیست که هر کس به دانستنی‌های بی‌شماری خواهد رسید. تجربیات و اطلاعاتی که گاهی منحصر و مختص به اوست و گاه به‌درد تمام جهانیان می‌خورد. حتی اگر او را دانشمند خطاب نکنند به درازای تمام عمرش، آنقدر می‌چشد، می‌بینید، می‌شنود و می‌بوید تا ذهن خام‌اش را مملو از اطلاعاتی کند که حسابی از او تعریف یک انسان را برساند ولو اینکه آدم حسابی هم نباشد. به وسعت جهانی که می‌بینیم و به اندازه‌ی تعداد کتاب‌ها و آدم‌هایی که در پیرامون خود داریم هر کدام از ما بانکی از داده‌های بی‌شماریم، همه چیزدان خودمانیم. حتی اگر این داده‌ها در میلیون‌ها نفر، یکسان و کم‌ارزش تکرار شده باشد. مهم این است که تو از این‌همه محتوای ذخیره شده در ذهنت چه تعریفی داری و از زیر معدن خفته در انبوه هزاران تُن سنگ و خاک تجربیات، چه طلایی را بیرون می‌کشی، مهم، برآیند توست. القاب، هیچ اهمیتی ندارند.