مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه
به وبسایت سروشانه خوش آمدید…

من، هادی احمدی با تخلص شعری سروش، هرچه در توان دارم را در اینجا منتشر کردم و می‌کنم.

شما را از دانستی‌هایم بی‌نصیب نمی‌گذارم پس مرا از نظراتتان بی‌نصیب نگذارید…

25 تیر 1398

پریز برق

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه پریز برق مدت‌ها بود که شکسته شده بود. روزی تصمیم گرفتم آن​را درست کنم. بنابراین یک پریز نو خریدم. باید […]
25 تیر 1398

لباس ابریشمی مادربزرگ

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه لباس ابریشمی، تنها سوغاتی‌یی بود که مادربزرگم قرار شد آن را از سفری دور برایم بیاورد. برای من، که دختری […]
25 تیر 1398

تقاضای وام

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه برای باز کردن حساب به بانک رفتم، البته نه برای این​که پولی پس‌انداز کرده باشم، بلکه بیش‌تر به آینده خوش‌بین […]
25 تیر 1398

سقوط

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه کــودکی مدام دوست داشت از بالای دیوار حیاط خانه​‌شان به زمین بپرد. هر روز این کار را انجام می‌داد بی‌آن‌که […]
25 تیر 1398

نقطه‌ی اوج

مدت زمان مطالعه: 2 دقیقه مردی ثروتمند نزد دوست نقاشش رفت تا برایش مفهومِ نقطه‌ی اوج را روی تابلویی زیبا نقاشی کند و در ازای […]
25 تیر 1398

تصویر شکسته

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه رمالی که آوازه‌ی او در شهر پیچیده شده بود هر روز میزبان خیل عظیمی از مردم بود که برای دعا […]
25 تیر 1398

امید به زندگی

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه از ثروتمندی پرسیدند: «اگر فردا روز مرگت باشد، چه می​کنی؟» مرد با خونسردی گفت: «اگر مطمئن باشم که فردا روز […]
25 تیر 1398

راه کورکورانه

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه موش‌کور و گورکن‌ها، به دلیل ضعف بینایی یا حتا کوری محض، قادر نیستند جلو روی خود را ببینند. آن‌ها در […]
25 تیر 1398

حرف زندانی

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه تمام فکر و ذکر نوجوان در این خلاصه شده بود که بتواند با گذاشتن تله، یک قناری را به‌دام بیندازد. […]
25 تیر 1398

خواسته‌ی پادشاه

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه روزی شاه ایران‌زمین تمام هنرمندان کشور را فرا خواند تا هر کدام به‌نحوی تصویر به دنیا آمدنش را از مادر […]
25 تیر 1398

علم بهتر است یا ثروت؟

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه استاد سر کلاس گفت: «پرسشی که در گذشته و از کودکی در کتاب‌های درسی خود، با آن روبه‌رو شده‌اید، بی‌شک […]
25 تیر 1398

زندان تعصبات

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه عده‌ای که با نام یکی از ادیان الهی، بدعت‌ها و خرافات زیادی را در میان مردم به‌طور متعصبانه‌ای رواج می‌دادند، […]
25 تیر 1398

سخت اما درست

مدت زمان مطالعه: 2 دقیقه مدتی بیکار بود و افکارش سراغ هر گناه و فکر پلیدی می‌رفت. بیهوده نگفته‌اند: «که فکر چو بی‌کار شود، کارگاه […]
25 تیر 1398

تصویر یک روز زمستانی

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه زمستان بود و هوا سرد و برفی. این وضعیت برای جوانی که دوست داشت امروز را بیرون از خانه بگذراند، […]
25 تیر 1398

دنیای انسان‌ها

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه فریاد و گریه و زاری گدایی که خانه‌ی محقرش در آتش سوخته بود، مردم را به حیرت برانگیخت. «آهای مردم! […]
25 تیر 1398

صندلی پوسیده

مدت زمان مطالعه: 2 دقیقه پیرزنی تنها شب و روز روی صندلی راحتی‌اش می​نشست و همراه با صدای جیرجیر آن، ساعت‌ها مشــغول تماشای منظره‌ی داخل […]
25 تیر 1398

آخرین خداحافظی

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه مرد جوانی به‌همراه دختر کوچکش برای بدرقه کردن همسرش به فرودگاه آمده بود. همسرش، که رییس انجمن پزشکان بود، برای […]
25 تیر 1398

سکه‌ی شانس

مدت زمان مطالعه: 2 دقیقه سکه‌ی شانس آرزویی بود که دختر جوانی می‌خواست به دست آورد تا با کمک آن به‌نحوی‌ گره از مشکلات مالی […]
25 تیر 1398

حادثه‌ی مترو

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه در متـرو، روبه‌روی جوانی نشسته بودم. نمی‌دانم چرا، اما ناخــودآگاه تمام حرکات جوان را زیر نظر گرفتم. او روزنامه‌ای در […]
25 تیر 1398

رنج پیری

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه آینه را می‌توانست بشکند تا پیری‌اش را در آن نبیند و همین کار را هم کرد؛ اما خاطـرات دوران جوانی، […]
error: لینک های همرسانی مطلب پایین هر صفحه هست لطفا به اشتراک بگذارید