مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه
به وبسایت سروشانه خوش آمدید…

من، هادی احمدی با تخلص شعری سروش، هرچه در توان دارم را در اینجا منتشر کردم و می‌کنم.

شما را از دانستی‌هایم بی‌نصیب نمی‌گذارم پس مرا از نظراتتان بی‌نصیب نگذارید…

19 خرداد 1402

متقاعد!

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه گفت:”یه کتاب گرفتم با عنوان چگونه دیگران را متقاعد کنیم، اما هیچ حرفی برای گفتن نداشت خیلی مزخرف و بی‌محتوا […]
18 فروردین 1401

رطب‌خورده!

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه گفت:”شما از این به بعد، اجازه نداری شیرینی بخوری هیچ نوع شیرینی.”گفتم:”پس چرا خودتان دارید الان شیرینی می‌خورید؟ مگر رطب‌خورده […]
30 آبان 1400

بی‌طعم

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه گفتم:”خراب شد همه چی. هیچ چیزی طعم گذشته را ندارد..”گفت:”از کی؟”گفتم:”از روزی که طبیب دل، شد متخصص قلب‌!”
3 آبان 1400

هزینه‌ی لذت!

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه گفتم:”ببین خانم ناشر، خیلی مسخره‌است که نویسنده‌ای از مردم پول بگیرد بابت کتاب‌هایی که نوشته! اصلاً چه معنی دارد این […]
2 آبان 1400

درد لذت!

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه گفتم:”عاشق غذا دادن به پرندگانم، اما آن‌ها بجای این محبت، فقط فضله می‌ریزند و مجبورم هرروز حیاط را بشورم، دیگر […]
30 مهر 1400

تعریف از خود!

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه گفتم:”تعریف از خود نباشه،..”گفت:”خُب تعریف از خودت باشه مگه چه اشکالی داره؟”گفتم:”نه‌اینکه ماخوذ به‌حیام، گفتم شاید باورت نشه!”گفت:”تو هنوز خودت […]
20 مهر 1400

علوم‌تجربی!

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه گفت:”بیا این تمام کتاب‌هایی‌است که لازم داری. ریاضی، ادبیات، زبان، تاریخ، جغرافیا… آها ببخشید یادم رفت این هم کتاب علوم‌تجربی.”گفتم:”مگر […]
12 مهر 1400

می‌بری یا می‌خوری!؟

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه گفتم:”عجیب نیست که سگ و گربه و پرنده را می‌بریم که در خانه نگاه داریم، اما مرغ و گاو و […]
7 مهر 1400

عزادار

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه گفتم:”دخترم، تلویزیون رو خاموش کن!” گفت:”میخوام برنامه کودک ببینم. خسته شدم دیگه.” گفتم:”خجالت بکش، مث اینکه عزاداریم ها، مگه بابابزرگ […]
21 شهریور 1400

نوشتن نُت!

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه گفتم:”استاد، من سال‌ها با کامپیوتر کار کردم. می‌تونم همزمان خیلی سریع با دو دست با صفحه‌کلید کامپیوتر تایپ کنم اما […]
26 خرداد 1400

عشق هورمونی

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه گفتم:”من عاشقش شدم، خانم دکتر!” گفت:”منطقی باش، زیاد رمانتیکش نکن، افزایش هورمون اُکسی‌توسین باعث میشه این حسو داشته باشی.” گفتم:”ولی […]
6 خرداد 1400

شناخت

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه گفتم:”چند سالتونه پدر جان!؟” گفت:”۷۰ سال.” گفتم:”کی ازدواج کردید؟” گفت” وقتی ۳۵ ساله بودم.” گفتم:”همسرتون رو کامل می‌شناسین!؟” گفت:” از […]
2 آبان 1399

دو لا

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه گفتم:”خبر داری دلار چقدر رفته بالا!؟” گفت:”چه فرقی می‌کنه آقا! من و شما دلار خرید و فروش نمی‌کنیم که این‌ […]
29 مهر 1399

نویسنده

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه گفت:”می‌نویسی که خودت را نشان دهی!؟”گفتم:”نه، می‌نویسم که دیگران خودشان را به من نشان دهند!”گفت:”چطور؟”گفتم:”همه‌ی ما به یک اندازه مشق […]
23 تیر 1399

چیز

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه گفتم:”چیزی که من میگم، اون چیزی نیست که تو فکر می‌کنی.” گفت:”چیزی که من هم میگم، اون چیزی نیست که […]
19 تیر 1399

کارآفرین

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه گفتم:”چرا کارمندی را رها کردی و کارآفرین شدی!؟”گفت:”چون من آن‌قدر عمر نمی‌کنم که منتظر حقوق پایان‌ماه باشم!”
12 تیر 1399

پادشاه

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه گفت:”اینجا چه می‌کنی پیرمرد!؟”گفتم:”در جستجوی شخصی هستم و پُرسان‌پُرسان به دیار شما رسیدم از پی آن.”گفت:”مشخص است که روزگاری زیاد […]
23 خرداد 1399

حقوق پیشنهادی

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه گفت:”می‌بینم که مث همیشه سخت مشغولی! کار و بار چطوره؟ از کارِت راضی هستی!؟”گفتم:”یادته توی شرکتت بودم، گفتم حقوقم رو […]
23 خرداد 1399

جنگ

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه گفتم:”بازم که اسحله‌ات رو ورداشتی کجا میری!؟”گفت:”برای دفاع، باید جنگید!”گفتم:”جنگ، ننگه!”گفت:” ما آغازگر جنگ نبودیم و جنگیدن برای دفاع رو […]
11 اردیبهشت 1399

برادر معتاد

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه گفتم:”یه برادر بیکار دارم که معتاد هم هست خیلی تلاش کردم تا به روال عادی زندگی‌اش برگرده…” گفت:”مثلا چیکار کردی!؟” […]
error: لینک های همرسانی مطلب پایین هر صفحه هست لطفا به اشتراک بگذارید