مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه

لباس ابریشمی، تنها سوغاتی‌یی بود که مادربزرگم قرار شد آن را از سفری دور برایم بیاورد.

برای من، که دختری خردسال بودم، چنین هدیه‌ای می‌توانست حسابی شیرین و به یاد ماندنی باشد، هدیه‌ای که هرگز آن را تا آخر عمر فراموش نمی‌کردم.

اما مادر بزرگم هرگز برنگشت!

الان سال‌ها است که من بیش از ده لباس ابریشمی خریده و پاره کرده‌ام، اما هنوز هم منتظر لباس ابریشمی مادربزرگم هستم، هدیه‌ای که هرگز آن را تا آخر عمر فراموش نمی‌کنم.

0 0 رای
امتیازت به این مطلب؟
عضویت در سایت
اطلاع رسانی
guest

0 نظر
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
error: لینک های همرسانی مطلب پایین هر صفحه هست لطفا به اشتراک بگذارید
0
نظرت مهمه حتماً بنویس!x