اعدام در ملأخام!
دیدم یک آقای دکترنما، شبیه مسلمان‌نماها و شبیه پلیس‌نماها افاضه‌ی فضل کردندی و جمهوری آخوندی را حرم معرفی بنمودی!
دیدم آخوندی مبارک بادا گفت و سرمست بود از کشتن انسان‌ها.
دیدم برخی راویان مرگ هورا می‌کشند و کف‌زنان به پیشواز هادس می‌روند این فرمانروای مردگان و خدای جهان زیرزمینی…
نه ننگ بر شما کارساز است نه مرگ بر شما. هیچ واژه‌ای این حجم از سیاهی شما را برنمی‌تابد. شمایی که در زیرزمینی تاریک، هیچ نوری بر نگاهتان نمی‌تابد…
×××
من از آدم معتقد بیزار نیستم هر انسانی به هر چیزی که دوست دارد مختار است معتقد باشد. حتی اگر به یک تکه چوب خشک هم معتقد باشی! اما سر جد نداشته‌ات، اعتقادات خشکت را جار نزن دکتر. چون این چوبی که بدان معتقدی فقط یک چوب خشک است! چوب خشکی که همیشه طنابی بر آن خودنمایی می‌کند برای به مرگ کشاندن انسان‌ها.
بکِش بیرون از هرچیزی که پرده کشیده روی چشم و دل و وجدان نداشته‌ات. اگر دیندار و معتقدی بگذار این حَرم کذایی برود که حرم‌های دیگر بماند وگرنه وجود این حرم، به حرم‌های دیگر نامحرم است و نابودگر آن.
مطمئناً این نصیحت از من نمی‌جویی و هیچ‌رقم توی کَتت نمی‌رود چون نه مذهبی در تو هست و نه دین و اخلاق و نه وجدانی…
این بلوای خوشحالی شما از مرگ انسان‌های بی‌گناه در ملأخام، ولع جام همان سازنده‌ی چوب خشک است و تو خاکی بیش نیستی برای نگهداشت چنین دار مکافاتی!
شک نکن آن‌که شادی می‌کند نگهبان حَرم معمار پیر است ولی زهی خیال باطل اگر خاک این حرم باشیم. تو هم نمی‌مانی…
×××
چو پرده‌دار به شمشیر می‌زند همه را / کسی مقیم حریم حَرم نخواهد ماند!
فریب دولت ده روز جهان، دکتر / مخور که شاهی و طبل و عَلَم نخواهد ماند!
#مهسا_امینی #مجیدرضا_رهنورد
www.Soroushane.ir