سر پیری!

تابوشکنی در پیری، درست نقطه مقابل شعری است که می‌گفت: در جوانی پاک بودن شیوه‌ی پیغمبری است گرنه در پیری همه پیغمبرند!
تابوشکنی در پیری شبیه این است که پیرزنی که ده‌ها سال روسری بر سر کرده، دیگر به سر نکند؛ مثل گوهر عشقی! حتی اگر از تاکسی خالی نترسد!
یا شبیه برصیصای عابد است که سر پیری عشق جوانی به سرش زد و زنار به کمر بست برای آن دختر رومی!
و شبیه من.
منِ نچندان پیرمرد که متنفر است از تغییرات ظاهری و حتی یک خال روی دستش نزده و مدام جوانب مردانگی جا افتاده را جار می‌زد یکهو گوشش را سوراخ می‌کند و یک پیرسینگ هم بدان نصب!
این شاید برای خیلی‌ها تازگی نداشته باشد ولی برای من در سن پیری و معرکه‌گیری، تازگی دارد.
×××
شما بگویید کدام مرد میانسال خسته و سپیدموی، گوشش را سوراخ می‌کند و یک پیرسینگ هم روی آن نصب می‌کند؟
یک دیوانه؟ یک خودفروخته؟ یک متجدد غرب‌زده؟ یک بی‌دین؟ یک مرد زن‌نما؟ یک همجنسگرا، یا … یا هیچکدام.
هیچ‌کدام. این القاب هیچ جامعیتی ندارند. فقط یکی که فهمیده اصلاً این سوراخ کردن گوش هیچ چیز عجیبی نیست و مرد و زن ندارد.
آنچنان که وقتی برادرزاده‌ام با سوزن گوشم را سوراخ کرد مقاومت نکردم و وقتی همسرم یک پیرسینگ برای آن سوراخ خرید هم همین‌طور.
×××
البته دروغ چرا؟ موهای بلندم هرزگاهی روی آن را خوب می‌پوشاند با این‌حال همیشه پیداست!
شاید اگر یک مرد آرایشگر، یک گیتاریست، یک بوتیک‌دار و یک خواننده، گوشش را سوراخ کند چیز عجیبی نباشد ولی از یک مرد مهندس سر و سنگین و یک نویسنده و شاعر پریشان حال این کارها بعید است و بدعت!
“مردم چی‌ میگن؟” البته مردم را می‌بینم که نگین گوشم را می‌بینند و در دلشان چیزی زمزمه می‌کنند. برخی نیز کیف می‌کنند؛ برخی لابد می‌گویند از آن “اواخواهر”هاست!
ولی “اوا برادر”هم نیستم. البته که هيچکدام مهم نیستند و من همانم که بودم و هستم.
×××
خلاصه، سوراخ شده؛ گوشی که ده‌ها سال سوراخ نبود.
یاد دارم مردانی که دوست داشتند سٌرمه بکشند به چشمانشان، نمی‌گفتند خوشم آمده یا زیباست یا مرد و زن ندارد یا سٌرمه، سوی چشم‌ها را افزایش می‌دهد. در توجیه این کار می‌گفتند: حضرت محمد هم سٌرمه به چشمهایش می‌کشید!
عجیب است، برای یک کار ساده و بدیهی، چرا باید خودت را به دیگری بچسبانی تا وجاهت آن را به نمایش بگذاری؟
عجیب است و البته شاید فقط یک توجیهی است برای شکستن تابوها….
×××
سر پیری تابوی سوراخ کردن گوش برای من شکسته شد و این شاید سیرت جوانی است!
www.Soroushane.ir