نه آن و نه این!

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه

خیام، دیگر روی زمین نیست، رفت هوا! بنام ایران، در زمین قزاقستان، بدست روسیه و به کام روسیه.
اما گفتند بنام ایران، بدست ایران و برای ایران! فقط توی زمین دیگران و با موشک دیگران.
خیام در ابتدا مفتخر شد و گفت:” این سبزه که امروز تماشاگه توست /فردا همه از خاک تو برخواهد رُست.” سبزه‌ای که نه از خاکش اما با شعله‌های آتشین از زمین تا آسمان رفت و چه چیزی از این والاتر!؟
اما خیلی زود فهمید و گفت:”تا زهره و مَه در آسمان گشت پدید/ بهتر ز مِی ناب کسی هیچ ندید.”
در آسمان، زهره و ماه را دید اما وقتی به دنبال یک صداقت محض گشت هیچ ندید!
×××
خیام، اکنون نه غمگین است و نه خوشحال، فقط در شک و ترس فرو رفته. لابد گوش به مردم داده، گاهی دم ارزشی‌ها را می‌بیند که به‌یقین این را دستاورد کشور می‌دانند و گاهی تفکر اهل خرد، که ایران را مستعمره‌ی روسیه می‌دانند پس حتماً می‌گوید:”قومی متفکرند اندر ره دین / قومی به گمان فتاده در راه یقین/ می‌ترسم از آن که بانگ آید روزی/ کای بیخبران، راه نه آنست و نه این!”
×××
درکل رشد و پیشرفت خوب است و سبب افتخار، به هر شکلی و با کمک هر کسی. اما صادق باشید چون مِی ناب! تا بیش از این اعتماد مردم اهل خرد و مردم اهل یقین را از دست ندهید و این ترس را در مردم و در خیام باقی نگذارید که راه نه آنست و نه این!
www.Soroushane.ir

0 0 رای
امتیازت به این مطلب؟
عضویت در سایت
اطلاع رسانی
guest

0 نظر
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
error: لینک های همرسانی مطلب پایین هر صفحه هست لطفا به اشتراک بگذارید
0
نظرت مهمه حتماً بنویس!x