گربه!

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه

همسایه‌ی طبقه‌ی سوم توی گروه نوشته:”اگه گربه‌ی خاکستری دیدین لطفاً به من اطلاع بدین و مژدگانی بگیرین.”
همسایه‌ی طبقه‌ی چهارم نوشته:”خانوم محترم! گربه‌ی شما مدام توی پارکینگ روی سقف ماشینم میشینه؛ من از گربه می‌ترسم اگه نیای ببریش یه کاری دست خودم یا اون میدم.”
×××
همسایه‌ی بالایی هم یک خانواده‌ است که براحتی و بدون هیچ شرم و حیایی باصدای بلند به کٌس و کون هم فحش می‌دهند. پدر به مادر، و دو پسرش به همدیگر یا به والدین. هروقت هم کم می‌آورند شروع می‌کنند به زدوخورد همدیگر.
کلاً آشوبی دارند باهم.
پدر سازنده‌ی ساختمان است و پسران الواط و بیکار سر سهم فلان آپارتمان با پدرشان درگیر می‌شوند. بعد از مدتی بازهم باهم دوست می‌شوند و پدر را می‌بینیم که پسرانش را نوازش می‌کند و پسران هم عین گربه، دٌمشان را سیخ می‌کنند.
×××
هردوت، مورخ یونانی نوشته، در مصر باستان گربه مقدس بود و کشتنش ممنوع بوده و هنگامی‌که یک گربه‌ی خانگی می‌مٌرد، تمام خانواده برای او عزاداری کرده و ابروان خود را می‌تراشیدند!
www.Soroushane.ir

0 0 رای
امتیازت به این مطلب؟
عضویت در سایت
اطلاع رسانی
guest

0 نظر
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
error: لینک های همرسانی مطلب پایین هر صفحه هست لطفا به اشتراک بگذارید
0
نظرت مهمه حتماً بنویس!x