یک تار مو!

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه

یک دسته از موهای تو سمتی برفت و سوی شب
یک دسته هم در سمت روز رفت و نشسته باادب
مابین این تقسیم‌ مو، یک تار ویلان باقی است
تاری که برعکس همه، گویا که تنها ساقی است
گه می‌رود جامی زند بر سمت چپ، گه سمت راست
گویا به رنج سرخوشی، یا بر تناقض مبتلاست
×××
یک تار مو آویز شد از فرق سر تا روی لب
گاهی بیفتد بر مژه، گاهی که سرد و گاه تب
خوش می‌رود بی اذن کس، هر سو بخواهد هر طرف
گاهی به سمت راستین، گاهی دروغین، بی‌هدف
دیوانه شد این تارِ مو، چون تشنه‌لب بر هر سبو
من خیره‌ام بر دیدنش، بر چهره‌ات از روبرو

×××
بی‌شک به تنهایی شده، خود مایه‌ی زیبایی‌ات
یک تار موست اما خودش، شد علت شیدایی‌ات
این تار مو خوش می‌زنَد تار دل از هر سمت و سو
یک تار، خود صد پرده است از ناز خوش‌آهنگ او
این سو رَود آن‌سو رَود، گاهی نرفت و بازگرد
چون کودکان خوا‌بگرد، چون فاحشان هرزه‌گرد
×××
یک دسته مو در سمت لج، بر آن گذشته بست صف
یک دسته مو در سمت کج، آینده را دارد به کف
بازیگر و مجنون شده، چون عاشق و دلخون شده
از دسته‌ دوری می‌کند، یکباره در اکنون شده
این تار مو، بی‌شک پر از احساس شاد زندگیست
در قید شانه یا جهت، در قید آب و باد نیست
www.Soroushane.ir

0 0 رای
امتیازت به این مطلب؟
عضویت در سایت
اطلاع رسانی
guest

0 نظر
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
error: لینک های همرسانی مطلب پایین هر صفحه هست لطفا به اشتراک بگذارید
0
نظرت مهمه حتماً بنویس!x