"یک روز شاهی به از ۴۰ سال بردگی… مهم نیست که زنده مانم یا بمیرم، هر جا که من باشم و یا از من یاد شود، من آنجا پادشاهم."
این جمله، منتسب به بابک خرمدین است...
×××
بابک همانی بود که در برابر اعراب ایستاد و البته بطرز فیجعی توسط خلفای عباسی اعدام شد. او نماد آزادیخواهی و مقاومت فرهنگی و ملی در برابر سلطهی خارجی بود نه نماد مقاومت اسلامی و نه فرهنگ غیرملی.
×××
این جملهی به ظاهر ساده، حامل یک فلسفهی اگزیستانسیالیستیِ مقاومت و جامعهشناسی عمیق از قدرت، هویت و حافظهی تاریخی است.
زندگی آزاد حتی برای یک روز، ارزشی دارد که چهار دهه زیست در خفت و بیهویتی ندارد؛ و اگر کسی در ذهن و زبان مردم آزاد باقی بماند، از هر تخت و تاجی پادشاهتر است.
×××
در اینجا، "یک روز شاهی" استعارهایست از آگاهی، کرامت و کنش آزادانهی انسان، حتی اگر موقت باشد؛ در برابر "چهل سال بردگی" که نماد زیست بیاختیار، تحقیرآمیز و فاقد هویت فردی، ملی و حتی محلی است...
×××
قرنهاست از نهضت بابک و اعدامش گذشته، امروز یک آن یادش کردم؛ در این لحظه دیدمش که پادشاهی میکند!
www.Soroushane.ir