هادی احمدی (سروش):

میوه‌فروش سر کوچه، یک نوشته بزرگ داخل مغازه‌اش چسبانده با این مضمون:"هر میوه‌ای که برداری اگه وزن دقیقش یک گرم بالا پایین نبود رایگان ببر!"
یعنی برای تصاحب این جایزه، دستت باید آنقدر ترازو باشد که وقتی سیب برمی‌داری دقیق یک کیلو باشد یا سیب‌زمینی دقیق دو کیلو!
×××
ایده‌اش باحال است ولی بطرز عجیبی ناشدنی. مگر این‌که در میلیون‌ها بار تصادم و تصادف و احتمالات آماری به چنین عدد رُندی برسی. عددی گرد، بدون گرمی پایین و بدون گرمی بالا. مثل آرزوی انسان برای کمال.
و چقدر کمال‌گرایی ناممکن است!
×××
عبارت او ترفندی برای فروش در بخت و اقبال است و در اصل، جایزه‌ای برای ندادن!
فکر نمی‌کنم کسی توانسته باشد مقدار دقیق را بردارد. چرا که در این جهان، هیچ چیز دقیق نیست؛ نه وزن سیب‌ها، نه انصافِ ترازو، نه خواست قلبی فروشنده! و نه حتی دست باتجربه‌ی مشتری.
هر چیزی یک گرم بالا، یک گرم پایین دارد. این همان مفهوم خطای ذاتی هستی است.
زندگی هم همین است؛ نه کاملاً درست، نه کاملاً غلط. آدم‌ها نیز همینطورند، همیشه اندکی کم دارند یا اندکی زیاد.
×××
هیچ‌کس نمی‌تواند دقیق و به‌اندازه باشد؛ حتی مهربانی، اگر یک گرم زیاد شود، اسمش می‌شود ترحم و یک گرم کمتر می‌شود مهرطلبی!
یا عدالت فقط در ترازوی خیال، دقیق است؛ در واقعیت همیشه ناعدالتی هست چه برای شاکی چه برای متشاکی.
و چقدر عجیب که تمام رنج‌های ما از همان یک گرم اضافه یا یک گرمِ کمتر است!
×××
می‌دانم زندگی، بازار میوه نیست؛ ولیکن اگر بخواهی در زندگی همه‌چیز دقیق وزن شود، دیگر چیزی برای زیستن نمی‌ماند. همچنان‌که در چنین شرایطی، میوه‌ای برای فروشنده نمی‌ماند!
وقتی بپذیری که هیچ چیزی به اندازه و دقیق نیست نه عشق، نه قضاوت و نه حتی خویشتن، شاید کمتر خودت را عذاب دهی و اندکی احساس خوشبختی بکنی!
www.Soroushane.ir


0 0 رای
امتیازت به این مطلب؟
عضویت در سایت
اطلاع رسانی
guest

0 نظر
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
error: لینک های همرسانی مطلب در سمت چپ صفحه هست دوست داشتی به اشتراک بگذار!
0
نظرت مهمه حتماً بنویس!x