هادی احمدی (سروش):

کاری به "مدخل‌ها و مخرج‌ها" ندارم.
کاترین شکدم ــ آن شیعه‌مآبِ شیعه‌یهود که تا فیهاخالدون نظام فرو رفته بود ــ نقل‌قولی از رهبر نظام ذکر کرده. اینکه خامنه‌ای از او پرسیده:"آیا خدا نسل‌کش است؟"
پرسشی جالب و بسیار قابل تآمل.
×××
اگر خدا را طبیعت بدانیم، پاسخ روشن است: بله.
طبیعت، بی‌رحمانه نسل می‌کشد؛ انتخاب طبیعی، بقای نوع را فقط از مسیر حذف، مرگ و انقراض ممکن می‌کند.
تاریخِ تکامل، گورستان گونه‌هاست؛ از گیاه و حیوان گرفته تا انسان.
اگر خدا را خدای ادیان بدانیم، بازهم پاسخ، بله است.
بلایای آسمانی، سیل، آتش، غرق‌کردن قوم‌ها؛ قوم لوط، ثمود، فرعونیان، و روایت‌های خونینِ هابیل و قابیل. گویی این خدا، داور نیست؛ مجری حکم است.
اگر خدا را شاهی اقتدارگرا و جهان‌خواه تصور کنیم، بازهم، پاسخ بله است.
کشورگشایی‌ها، جنگ‌های مقدس، و محو قبایل و ملت‌ها به نام اراده‌ی شاه یا خدایگان، چیزی جز نسل‌کشی سازمان‌یافته نبوده‌اند.
و اگر خدا را رهبریا رئیس یک دولت دیکتاتوری بدانیم، پاسخ از همیشه واضح‌تر است.
با بمباران، سرکوب، خفقان، قحطی و حذف سیستماتیک، می‌توان یک شهر، یک قوم، یا یک نسل را از صفحه‌ی تاریخ پاک کرد.
×××
شاید چندان مهم نیست چه نوع خدایی و با چه نیت و غرضی؟
مهم اینست که نتیجه و پاسخ به نسل‌کش بودن خدا همگی بله است.
نسل‌کش بودن خدا یعنی هر جا او صاحب اراده‌ی انحصاری شود، هرجا داوری‌اش غیرقابل سؤال باشد، آنجا نسل‌کشی نه انحراف، که وظیفه‌‌ای مقدس می‌شود.
این خدا معمولاً چنین چهره‌ای دارد، پادشاهی آسمانی با زبان خدایگان زورمند زمینیِ، قاضیی که پیشاپیش حکم را نوشته، و رهبرانی که خود را "سایه" یا "نماینده‌اش" می‌نامند.
در همگی این تصاویر، کشتن "دیگران" گناه نیست؛ "تطهیر" است!
×××
هرچه هست گویی خدا از هر منظری، خطرناک است!
اینکه خدای دینی و یا طبیعی می‌میراند که زنده کند یا زنده می‌کند که بمیراند درهرحال مرگِ یک نوع یا نسل را رقم می‌زند.
خدایان مآورایی و متافیزیکی یا خدای طبیعت خطرناکند؛ چون فراتر از ما حکم می‌رانند. ولیکن آن خدایی خطرناکتر می‌شود که از خود ماست ولی از افق اخلاق فرود می‌آید و بر تخت سیاست می‌نشیند؛ تا بنام نابودی آدم‌ها، برای بقا و دوام حکومتش، خون بریزد و تطهیری به راه اندازد
×××
خدا شدن یعنی از همان لحظه‌ای که خدا شد، قابل نقد نیست یا از همان لحظه که گفتی "خداست" حق با اوست چون مقدس است.
نسل‌کشی همیشه با تفنگ شروع نمی‌شود؛ با تقدیس شروع می‌شود.
مشکل این نیست که چه کسی خود را خدا می‌داند؟ هرکسی هر چیزی و هر فردی را خدا بداند مجوز نابودی را نیز به او می‌دهد!
×××
آدم‌ها ابتدا، خدا می‌سازند،
بعد، اطاعت از او می‌شود فضیلت،
و درنهایت، کشتن می‌شود ضرورت!
×××
خدا فقط یکبار در برابر انسان، رحیم بود؛ روزی که اسماعیل-پسربچه(!)- را از چنگ توهم و تقدس ابراهیم بیرون کشید...
www.Soroushane.ir


5 1 رای
امتیازت به این مطلب؟
عضویت در سایت
اطلاع رسانی
guest

0 نظر
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
error: لینک های همرسانی مطلب در سمت چپ صفحه هست دوست داشتی به اشتراک بگذار!
0
نظرت مهمه حتماً بنویس!x