صفت توهینآمیز "جاکش" از دورهی قجر به ادبیات ایرانزمین راه یافت و به آن افرادی گفته میشد که کسی را به جایی (فاحشهخانه) میبردند.
این صفت بار معنایی بسیار منفیی دارد.
×××
اما آیا مردانی که در مناطق شمالی، کنار جاده ایستادهاند و یک تکه کارتُن در دست دارند که نوشته:"اجارهی ویلا" یا سایتهای اینترنتی رزرو جا و مکان، یا دارندگان منازل مسکونی اجارهای جاکش نیستند؟
مگر غیر از این است که آنان مرد و زنی را بسوی جایی میکشانند که اکثراً در آنجا سکس میکنند؟
مگر غیر از این است که مردان و زنانی که اکثرشان متاهل و متعهد بهم نیستند برای سکس، هتل، ویلا و یا سوییت اجاره میکنند گاهی روزانه یا گاه ساعتی؟
نه! جاکش نیستند حتی اگر این کار را بکنند چراکه نیت، جا دادن به سکس و فحشا نیست بلکه نیت، خوابیدن است. اینکه آنان حین خوابیدن سکس میکنند دیگر به او ربطی ندارد. 🙂
پس نیت است که معنا را میسازد نه کار!
×××
تقریباً هیچ شاعری از لفظ جاکش استفاده نکرده؛ جز ادیب الممالک مشروطهخواه. (امیرالشعرا و متخلص به امیری)
کسی که بر ضد محمدعلی شاه در هنگام به توپ بستن مجلس (بدلیل مخالفت شاه با مشروطهخواهی و محدودیت قدرت) سرود:
[شاه چون مجلس مقدس را / از دم توپ کینه زد آتش
بهر تاریخ آن امیری گفت / ارشدالدوله توپچی جاکش]
×××
بله او، شاه قجری -آن ارشد والامقام دولت- آن توپچی کینهتوز را جاکش نامید.
با اینحال شاید ادیب الممالک فکر نمیکرد روزی مردم ایران، مجلس مقدس هم خواهند داشت و کسی آنرا به توپ نمیبندد، اما شاهان جدید در پوشش آخوند هنوز هم قدرت مطلقه دارند و برضد آزادیخواهیاند...
شاید اگر ادیب الممالک زنده بود محمدعلیشاه را جاکش نمیخواند. همان توپچی برایش بس بود. شاید هم در مدحش میسرود که چه خوب کرده مجلس را به توپ بسته.
اما مطمئنم اگر او زنده میماند امروز صفتی بدتر و زنندهتر به آخوندها میداد.
×××
هرچه هست مجلس مقدس همواره دستکمی از فاحشهخانه ندارد!
www.Soroushane.ir