مخلوط!

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه

مخلوط!
با هیزم و برق نگاه، او آتشی افروخته
من سوختم پیش از تو پس، آتش نگیرد سوخته!
من پاره‌پاره از فراق، او سرخوش است از این چراغ
می‌گیردش هردم سراغ، صد وصله بر من دوخته
گفتم ندارد این اثر، دارم تعهد بی‌خبر
دیدم خبردارست الان، از این سخن آموخته!
مخلوط در من می‌شود، محلول در عشقم ولی
یا ناشی و یا حرفه‌ای است این دلبر دلسوخته
گفتم به یک برهان بد، غمگینم از هر جزر و مد
نشنید و عریان کرده قو، باز آتشی افروخته
گفتم نداری رنگ و بو، از شعر و عشق و هر غزل
یکباره شد گنج هنر، پُر وزن و رقص اندوخته
هرجا که باشم هست او، چون آب در متن سبو
ترسم بریزد آبرو، این کوزه را بفروخته
www.Soroushane.ir

0 0 رای
امتیازت به این مطلب؟
عضویت در سایت
اطلاع رسانی
guest

0 نظر
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
error: لینک های همرسانی مطلب پایین هر صفحه هست لطفا به اشتراک بگذارید
0
نظرت مهمه حتماً بنویس!x