کجای کارییم؟

مدت زمان مطالعه: 2 دقیقه

این‌که کجاییم و قرار است به کجا برسیم؟ یعنی از نقطه‌ی A به B رفتن؛ و این تمام مغز کلام چارچوب ITIL است.
تصور کنید هزاران نفر دارند یک ‌چیزی را فریاد می‌زنند که درکش کرده‌اند؛ این نشانگر وضعیت موجود است یا همان فهم نقطه‌ی A.
 این یعنی وقتی دغدغه زیاد شود مردم، وضعیت فعلی را با فریاد و اعتراضشان نشان می‌دهند اما برای رسیدن به نقطه‌ی B، فریاد زدن وضعیت موجود، کافی نیست. اگر نقشه‌ی راهی برای اینکه از این وضعیت خلاص شویم نباشد به نقطه‌ی B هم نمی‌رسیم. چراکه درک وضعیت موجود صرفاً فریاد زدن است!
×××
رهایی از این حاکمیت خود به‌تنهایی سایه‌ای از نقطه‌ی B است اما نه با خالی شدن پشت مردم و خالی شدن دل مردم از امید و نه با بی‌برنامگی!
پیش‌تر هم گفتم علیرغم اینکه اپوزسیون در خارج کشور این‌همه زحمت در تشکیل تجمعات کشید نتوانست یک ائتلاف چند نفره را بر سر بدیهی‌ترین چیزها تشکیل دهد و این یعنی تاری و نابودگری نقطه‌ی B.
×××
حزب مستقلی در داخل کشور نیست. حزب متحدی در خارج هم نیست و این یعنی شما شبیه کسی هستید که از رنج بی‌آبی سرتان را در چاهی فرو کردید و فریاد می‌زنید: آب نیست!
آب بر اثر فریاد کسی به چاه سرازیر نمی‌شود. یا باید چشم به قضا و قدر دوخت یا آن‌که مدخلی برای تامین آب یافت!
×××
در سالگرد مهسا فضای کشور ملتهب بود اما باز کاری از پیش نبرد. چون ظرف یکسال گذشته اپوزسیون نه برنامه‌ای برای اتحاد یافت؛ نه صندوقی برای حمایت مالی از اعتصاب‌کنندگان شکل داد و نه توانست نمایندگی مردم را عهده‌دار شود.
درحالی‌که برعکس ظرف این یکسال، حکومت هرچه توانست برنامه‌ریزی کرد با لابی‌گری؛ با تبلیغات؛ با تفرقه؛ با خشونت؛ با اخراج اساتید؛ با انتقام‌گیری و با سرکوب و با محتواسازی دروغین!
×××
اما آنچه مهم است اینست که انقلاب فکری در مردم رخ داده ولو این‌که به نقطه‌ی B نرسیده باشند.
مردم، بد را فهمیده‌اند که بسیاری تا پیش از این منکرش بودند؛ شیوه‌های اعتراضشان را به هر شکلی ارایه کردند و توانستند بدون تمرکز بر اپوزسیون نامتحد، اتحاد قلبی و کلامی را شکل دهند که این خیلی ارزشمند است.
این نقاب گرگ‌نمای آخوندی باید فرو می‌افتاد. باید چنگ و دندان و شقاوت نیروی سرکوب را می‌دیدند تا می‌فهمیدند که طرف مقابلشان بی‌رحم‌تر از آنچه هست که به مردم خودش رحم کند!
×××
فهم وضعیت موجود گام مهمی در رسیدن به وضعیت مطلوب است. ما در این برهه نتوانستیم به نقطه‌ی B برسیم اما توانستیم نقطه‌ی A را خوب درک کنیم.
فهم وضعیت موجود یعنی اکثریت به این نتیجه برسند که مشکل فراتر از مطالبات صنفی یا فردی است؛ یعنی فهم دشواری مسیر! یعنی وقتی آب نیست برای همه نیست!
درک این یعنی یک گام بسوی موفقیت؛ یعنی فهمیده‌ایم علت این‌که آب نیست از چیست؟ حتی اگر به آب نرسیده باشیم…
www.Soroushane.ir

0 0 رای
امتیازت به این مطلب؟
عضویت در سایت
اطلاع رسانی
guest

0 نظر
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
error: لینک های همرسانی مطلب پایین هر صفحه هست لطفا به اشتراک بگذارید
0
نظرت مهمه حتماً بنویس!x