هادی احمدی (سروش):

تاریخ را که می‌خوانی کیف می‌کنی از اقتدار فلان پادشاه که چه کشورگشایی‌ها که نکرده، چه قبایل شورشی را که سرکوب نکرده، چه مردم معترضی را سر جایشان ننشانده.
کیف می‌کنی، نه؟
من کیف می‌کردم. من نیز شبیه همگان از این حجم از اقتدار و قدرت و گستره‌سازی لذت می‌بردم و به داشتن چنین شاهانی بسیار افتخار می‌کردم...
اما یک جای کار مشکل دارد، این‌که این شاهان مقتدر نیز مستبدانی سرسخت و ظالمانی بودند در نوع خود!
×××
این همان فریب تاریخی کلاسیک را تکرار می‌کند که ما را به ستایشِ اقتدار و گستره عادت می‌دهد درحالیکه از وحشت و سرکوبی که پشت آن اقتدار است، چشم‌پوشی می‌کند.
لذت بردن از قدرت پادشاهان، بدون بررسی عواقب انسانی و اخلاقی‌شان، همان لذت از خشونت و ظلم است که خود را در تقدیر تاریخی جا می‌زند.
این‌که ابتدا شیفته‌ی اقتدار می‌شویم بخاطر این است که ماحصل کار را می‌بینیم و اصلاً به عمق تراژدی و درد مردم آنزمان توجهی نداریم. این نوع نگاه، همان نگاه سطحی است که تاریخ را تبدیل به یک شو-نمایشی می‌کند، نه درس عبرت.
×××
همین می‌شود که رهبران اقتدارگرا، سرکوب‌گر و ظالم در انواع مختلف سر از تاریخ برمی‌آورند و تاریخ شبیه‌شان را به‌وفور تکرار می‌کند. چون ظالم می‌تواند قهرمان شود!
آنگاه زمان هست و مشتی مورخ و مردمی که چگونه از آن رهبر یاد کنند... چه رهبر سرزمین خودت باشد چه رهبر سرزمینی که بر سرزمین تو هجوم آورده!
×××
برای این که بفهمیم داستان از چه قرار است به همین بسنده می‌کنم، مابقی با شما:
چنگیزخان، قهرمان سرزمین مغول است و ظالم و جلاد در سرزمین ما!
www.Soroushane.ir


0 0 رای
امتیازت به این مطلب؟
عضویت در سایت
اطلاع رسانی
guest

0 نظر
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
error: لینک های همرسانی مطلب در سمت چپ صفحه هست دوست داشتی به اشتراک بگذار!
0
نظرت مهمه حتماً بنویس!x