یک ساعت مشاورهی روانشناسی و رواندرمانی کمِ کم از ۵۰۰ هزار تومان به بالاست. در جهان غرب بطور میانگین بین ۱۰۰ تا ۳۰۰ دلار در ساعت.
میروید، مینشینید، حرف میزنید، احساس سبکی میکنید و سپس برمیگردید به زندگی پیشین!
چه چیزی به شما داد؟
هیچ؛ جز اعترافی که خودت کردی!
درست شبیه کلیسا؛
کلیسا از گناه تو تغذیه میکرد، رواندرمانی از اضطرابت.
در هر دو، تو همان انسانی هستی که فقط حرف میزند نه برای رهایی، بلکه برای ادامه دادن به همان گه گذشته.
تو اگر خواهان تغییر واقعی باشی نیازی نه به کشیش داری نه به رواندرمان. نه به مسجد، نه کلیسا و نه اتاق مشاوره.
×××
واقعیت این است که بسیاری از جلسات رواندرمانی مدرن، بدل شدهاند به نوعی اعتراف سکولار با تعرفهی بالا. آنجا تو میگویی، او گوش میدهد، و هردو در نقش خود میمانید بدون تغییر ساختار زندگی.
جامعهای که زمان، عشق، گفتوگو و دوستی را از انسان گرفته، حالا "شنیدن" را تبدیل به کالایی کرده که میفروشد.
×××
بله بواقع که رواندرمانگرِ مدرن، جای کشیش را گرفته؛ با این تفاوت که کشیشان از نذورات فیض میبردند اما ایشان از پرداخت نقدی.
جلسات مشاوره، اعترافخانههای با متخصص، ولی بیروحانیاند؛ و NGUها، توبهگاههای بدون صلیب. جاییکه گناه را با واژهی "تروما" میشویند. بعبارتی رواندرمانی در عصر حاضر، همان اعتراف کلیساست در لباس علم؛ و اتاق شیک مشاور، محرابِ اعتراف در نزد بیخدا.
این یعنی انسان امروزی، کلیسا را از دست داد اما نیاز به خوداعترافی را نه!
×××
کلیسا در آیین اعتراف، درمان نمیکرد؛ فقط گوش میداد و در نهایت بخشش را وعده میداد. رواندرمانگر هم همین کار را میکند؛ او بیشتر میشنود تا اصلاح کند.
در هر دو، عملِ رهایی در گفتن است، نه در پاسخ به شنیدنها.
در هر دو هیچ تغییری رخ نمیداد -اگر واقعاً خودت نمیخواستی(!)-؛ فقط احساسِ گناه/تروما مدیریت میشد، نه علت آن.
اعتراف در کلیسا، رواندرمانیِ ماقبل علم بود، اما در خدمت نظم دینی، نه آزادی انسان.
×××
رواندرمانگر بجای کشیش، فقط خوشتیپترند با مشتی واژگان علمیتر.
وقتی گوش دادن، در جای گفتوگو مینشیند، دیگر درمان نیست؛ آیین است. آیین اعتراف. حال اعتراف به گناه باشد یا به تروما.
من با کلیت رواندرمانی مخالف نیستم بشرطی که بجای شنیدن صرف، امکان گفتوگوی اصیل، درمان اصیل و رهایی واقعی از دل گفتن و شنیدن را بوجود آورد؛ هرچند چنین چیزی نادر و کمیاب است.
×××
با اینحال چه باید کرد؟
ذات تغییر در خود آدمی نهفته است حال چه به تروما و گناهش اعتراف کند چه نکند چندان اهمیتی ندارد.
آدمی که اگر مطالعه نکند، خوب و بد چیزی را با خودش حلاجی نکند، لنگ گذشته باشد، از اشتباهاتش درس نگیرد، تصمیمات درست یا غلط گذشته را نپذیرد، خودش را ننویسد و برای "اثر عمرش" انرژی و زمان نگذارد هم کلیسالازم است و هم مشاورهلازم!
www.Soroushane.ir
دقیقاً
تا خود انسان نخواد هیچکسی توان کمک کردن بهش را نداره
درود بر شما- همینطوره