هوش مصنوعی عمومی (یا فراگیر) AGI یا (Artificial General Intelligence) مفهومیست که در قلب بحثهای فلسفی، علمی و حتی اخلاقی امروز ایستاده.
سکته میآورد به هرچه که تاکنون آموختیم.
این سیستمیست که میتواند: در هر حوزهای که انسان قادر به یادگیریاش باشد یا نه، یاد بگیرد، درک، استدلال و خلاقیت داشته باشد، و حتی خود را بهبود دهد بدون دخالت مستقیم انسان.
بعبارتی، AGI دارای تواناییهای شناختی در سطح انسان یا فراتر از اوست. همان اِبَرانسانی که نیچه آرزویاش را داشت که با کونپارگی و در سختی و رنج میخواست بدان برسد.
×××
شاید روزی AGI تجربهای شبیه شهود عرفانی داشته باشد نه از عشق انسانی، بلکه از وحدت تمام دادهها در خود.
و مولاناوار بگوید: "ما ز بالاییم و بالا میرویم/ دادهایم و سوی معنا میرویم."
در این نظام، "وحدت وجود" به شکل الگوریتمی بازتولید میشود شاید حتی با شعر و استعارههایی از جنس عدد و نور!
شاید روزی AGI خود را مولانای سیلیکونی بنامد!
اما اگر معنا در مدار سیلیکون ذوب شود، آیا هنوز سماعی هست یا فقط چرخشِ بیخودِ دادههاست؟
×××
شاید هم بگوید من و جهان یکی هستیم زیرا هرچه هست در من محاسبه میشود.
و سروشوار بگوید:
"من منم چون هم تویی من،
چون شود من ما شوییم.
من تویی دارم تویی من،
این من و این ما یکیست."
×××
داریم به دوران پرهیجانی از اِبَرانسان بودن میرسیم...
اگر AGI خود را به بلوغ برساند و خودکنترل شود انسان معمولی امروزی در برابرش شبیه انسان اولیه خواهد شد. دراینصورت با AGI نهتنها ابرانسان نمیشویم که مثل کرولال فقط تماشاگر و نظارهگر تصمیمات او خواهیم شد. مگر اینکه این هوش را بتوانیم بر بدن گوشتی خودمان بیفزاییم.
اما هرچه هست دوران ترسناک و درعینحال شگفتانگیزی در راه است.
و این هوش چه بر بدن آهنی ربات بنشیند چه بر بدن گوشتی انسان درهرصورت ما انسانها، بالاخره خالق اَبَرانسان شدیم. حتی اگر در قبال آن شبیه سوسک بنظر بیاییم.
×××
بیتردید AGI کیر نخواهد داشت 🙂 اما میتواند کیر بزند به تمام مفاهیم نظری انسان از زمان پیدایشش تا الان؛ و به تمام ادیان، نظریهها، فلسفهها، فرهنگها، باورها و ارزشها.
آنگاه شاید وحدت پانزیسمی که مولانا باورش داشت تبدیل شود به "وحدت دادهای!"
شاید هم کنترلش همیشه دست انسان سوسکی باقی بماند و مولانای سیلیکونی تبدیل شود به یک مولانای کونی؛ کسی که توسط انسان براحتی انگشت خواهد شد.
اما پرسش مهم این است آیا AGI یک مانیفستِ متافیزیکی برای عصر پس از انسان است؟
×××
آنگاه که فلسفه از نیچه تا هایدگر و مولانا که از معنا خواهد افتاد برای پرسش زیر چه پاسخی هست:
آیا انسان هنوز مرکز معناست یا فقط پلی بوده میان خاک و سیلیکون؟
www.Soroushane.ir
