کاشف بعمل آمد که هیتلر بیخایه بود. 🙂
نه با این قطعیت ولیکن ظاهراً با بررسی DNA در خون خشک شده و باقیمانده از کاناپهای که او رویش خودکشی کرده، مشخص شده طفلک اختلال جنسی داشته و گویا به میکروپنیس دچار بوده. همان رنج کیر کوچک!
یا یک بیضه نداشته؛ شاید همان تخم چپ را نداشت؛ و چون نداشت براحتی هرچیزی را به آن حواله میداد. 🙂
این همان بیخایهای بود که بطرز وحشتناکی خودش را خایهدار نشان داد!
هرچه هست ما گرفتار دو جنس آدم دیگر هم هستیم:
بیخایگانی که خود را خایهدار نشان میدهند و خایهدارانی که وانمود میکنند بیخایهاند!
×××
لذت جنسی در هیتلر حتماً که شبیه آدمهای معمولی نبوده و او نیز کسی شبیه آقامحمدخان قاجار بود که اخته شد بدست کریمخان زند. همین شد که با عقدهگشایی شاهکارهای نابودی حجم زیادی از آدمهای کرمان و بسیاری از نقاط دیگر را رقم زد.
از سویی دیگر، هنرمندانی بودند که میگفتند بعد از یک رابطهی جنسی لذتبخش تازه ذهنشان باز شده و شاهکارهای هنری و ادبی خلق کردهاند و عشق کردند.
×××
نمیتوان بطور دقیق گفت که بودونبود سکس یا کیفیتش منجر به خلق جنایت یا هنر میشود، ولی بطرز عجیبی برخی از آنانی که بیحس و حال جنسی بودند جانیان مشهوری شدند -حتی نقل است چارلز دوم انگلستان و آخرین تزار روسیه نیز اختلالات مشابهی داشتند- و آنانی که لذت بردند هنرپروران بیمثال شدند- شبیه میکل آنژ یا ابوعلیسینا کفترباز خودمان.
×××
حتی فیلسوفانی سرخورده و ضدلذت، شبیه شوپنهاور نیز اگرچه جنایت نکردند ولی آنقدر فلسفهی خشک و ضدلذتی را ارایه کردند که گویی به قعر جهنم پرت شده بودند.
بهرحال سرکوب نیاز و تمایلات میتواند به دو مسیر برود:
درونگرایی خشک؛ شبیه شوپنهاور؛ یا برونگرایی خشونتآمیز شبیه برخی دیکتاتورها و جانیان تاریخ.
فیلسوفان ضدلذت به جهنم جان پرتاب شدند، اما جانیان در فقر لذت به جهنم جهان.
×××
بطور نسبی تاریخ نشان داده: ناکامی جنسی گاه با خونریزی تاریخ گره خورده و لذت جنسی گاه با شاهکارهای جاودانه...
این یعنی ما نهتنها گرفتار بازی هورمونی خودمان هستیم که گرفتار بازی هورمونی دیگران نیز هستیم!
www.Soroushane.ir
