برعکس آنچیزی که همه میگویند، دنیا به من نشان داده که ویران کردن سختتر از ساختن است!
آن جملهی جاافتاده که ساختن دشوارتر از ویران کردن است تا حدی سادهسازی شده.
×××
خلاصی از یک رابطهی زناشویی ولو کملذت، کار بسیار دشوارتری از ازدواج کردن است. حتی ترک یک رابطهی طولانی یا عادت عاطفی بسیار دشوارتر از شروع آن است. چراکه قلب و ذهن انسان مقاومت زیادی در برابر ویرانی احساسات دارند.
یا استعفا از یک شرکت به هزار دلیل موجهی که داری بازهم سخت است ولی استخدام شدن در همان شرکت، آنی!
یا بدنسازی (بدنتخریبی) بسیار سختتر از بدنسازی است (استراحت و تغذیه)
شک نکنید ویران کردن اهرام مصر، به همان روش ساخت، سختتر از ساختنش است!
××
بواقع که ویران کردن دشوارتر است؛ چراکه وقتی چیزی ساختارمند و منظم ساخته شده باشد، از یک بنای عظیم گرفته تا یک سازمان یا اثر ادبی، تخریب کنترلشده یا کامل آن نیازمند مهارت، زمان، هزینه و انرژی بسیار زیادی است.
اگرچه بظاهر راحت از بلندی میافتی ولی سقوط، همیشه سنگینتر از صعود است!
×××
بطور مثال: ساختن امپراتوری روم حدود ۵۰۰ سال طول کشید؛ شهرها، جادهها، قوانین، ارتش و فرهنگ رومی با تلاش مستمر ساخته شدند. ولی وقتی دشمنان تلاش کردند آن را نابود کنند، حتی با حملات مکرر و جنگهای بزرگ، این ویرانی سالها طول کشید و خیلی از ساختارهای رومی تا مدتها پابرجا ماندند. حتی وقتی امپراتوری غربی سقوط کرد، شهرها و قوانین و معماری رومی در فرهنگ و زندگی مردم ادامه داشت.
یا امپراتوری ساسانی با حملهی اعراب اگرچه سقوط کرد اما سنگبنای زبان و فرهنگ و فناوری ایرانی ویران نشد.
×××
ازطرفی گاهی مفاهیم، اشیاء یا سیستمها، خودشان در برابر نابودی مقاومت میکنند؛ مثل طبیعت یا فرهنگ جامعه. تغییر یا نابودی آنها نیازمند صرف انرژی و مدیریت پیچیده و حتی زمان طولانی است.
بنابراین حتی اگر فیزیکی بتوان چیزی را نابود کرد، مهار اثرات و عواقب ویرانی، خودش چالشی بزرگ است.
حتی از نگاه انسانی، ویران کردن میتواند فشار روانی و اخلاقی زیادی ایجاد کند، که آن را سختتر از شوق ساختن میکند.
×××
ویرانی آسان نیست؛ جهان برعکس روایت عمومی است!
بسیاری از معابد و آثار تاریخی با قدمت هزاران سال، علیرغم حملات و تخریبها هنوز پابرجا ماندهاند. حتی بمبارانها و زلزلهها نتوانستهاند بسیاری از کتیبهها، سنگنوشتهها یا ستونهای معماری را کاملاً نابود کنند.
یا تغییر عادتها یا باورهای اجتماعی زمان زیادی میبرد، اما سرکوب کامل یک جنبش یا ایده، حتی با زور، دشوار است. نمونه: جنبشهای آزادیخواهی یا حقوق بشر؛ سرکوبها ممکن است موقت موفقیتآمیز باشد، اما فعالان زیرزمینی، ایدهها و ارزشها پابرجا میمانند.
و یا حتی نابود کردن یک سیستم نرمافزاری یا شبکهی بزرگ، مخصوصاً آن که دارای نسخههای پشتیبان و محافظت باشد، دشوارتر از نصب و راهاندازی اولیه است. هکرها یا خرابکارها غالباً ساعتها برای نفوذ صرف میکنند، درحالی که تیم سازنده تنها چند روز برای راهاندازی سیستم وقت گذاشته است.
و زن اخلاقگرایی که میخواهد تن به روسپیگری بدهد راه دشوارتری دارد...
×××
اگر همین امروز توانستی یکی از بدترین/بهترین عاداتت را برای همیشه نابود کنی بدون وقوع پیامد، مقاومت و کشمکش، آنگاه بله ساختن آسانتر است!
×××
ویران کردن وقتی آسان است که پیامد نداشته باشد!
www.Soroushane.ir
