تورم، فقط اقتصادی نیست. ما افرادی داریم که زبانشان دچار تورم شده و گندهگویی میکنند.
افرادی که به عارضهی تورم مغزی دچارند و کسی را به آدم حساب نمیکنند.
افرادی که تورم هیکل دارند و هر کسی از کنارشان رد شود حداکثر تا زیر بیضههایشان او را تصور میکنند.
برخی نیز تورم مقام دارند به نحوی که هرچقدر حقیرتر و پیرتر و ناکارآمدتر و احمقتر میشوند حجم صندلیشان وسیعتر میشود.
افرادی که تورم مدرک دارند و دورهای نمانده که نرفته باشند بیآنکه یکی از آموزههایشان را عرضه کنند.
افرادی که تورم باور دارند آنچنان که انگار خود خدا در ذهنشان خانهی خدای جداگانهای ساخته...
و افرادی که تورم جیب دارند آنچنان که همیشه حجم زیادی از پول و کارت و... جیبهایشان را قلمبهتر از انسانیتشان نشان میدهد...
و در آخر زنانی که دنبال تورم باسناند، تورم سینه یا تورم لب و تورم گونه.
×××
همهی این تورمها یک حباب است به همان قلمبگی، به همان تهی بودن و به همان نازکی...
اما چون درگیر تورم خویشتن هستند نمیتوانند حباب تورم اقتصادی را بترکانند!
متورم شدن و حباب داشتن همیشه در زبان و مغز و بدن و باور و جیب و کیف اکثرمان هست بخصوص در سرزمینی که تلاش کرده مردمش متورم شدن را به اشکال مختلف دوست داشته باشند. به همین خاطرست که دیدن تورم اقتصادی آنقدر دردناک نیست زیرا سالهاست که دولت متورم از صدها سازمان بیخاصیت را دیدهاند و البته قدرت نظامی متورم و سیاست متورم انقلابی را!
×××
متورم بودن یعنی به تورم عادت کردن. و چقدر سخت است ترک عادت!
از طرفی برخی نیز آبستن تورماند و برخی آمادهی ورم کردن.
تا وقتی ذهنمان دنبال قلمبگی، برجستگی و برآمدگیهای الکی هست دیدن تورم اقتصادی آزاردهنده نیست!
×××
راستی برخی نیز غمباد دارند و گلویشان بدجوری متورم است. درست شبیه چشمان گریان و دل پرخونشان... اما چندان دیده نمیشوند؛ چون غم، آنان را باد کرده و این تورم را از تورم همهی مردم به یادگار دارند. بخصوص از آنانی که دچار تورم مقام و تورم باورهای مذهبیاند!
×××
تورم همیشه بد نیست اگر قفسههای متورم از کتاب داشته باشیم، اگر اندیشهی متورم از پرسش داشته باشیم و اگر تورم نگاه داشته باشیم بهتر میببینیم و بهتر میفهمیم...
آنگاه براحتی تورمهای خوب جای تورمهای بد را میگیرد!
www.Soroushane.ir